دیوار کاربران


m20017
m20017
۱۳۹۵/۱۲/۰۶

اسکناس مچاله ی توی دستمو سمت راننده تاکسی گرفتم

گفت : یه نفری ؟

منم آهسته گفتم خیلی وقته...

кнαησσм gσℓ
кнαησσм gσℓ
۱۳۹۵/۱۱/۲۵

صدفم سلام

m20017
m20017
۱۳۹۵/۱۱/۲۵

به به صدف بانو از دوستای قدیمی
خوش اومدی

آرش
آرش
۱۳۹۵/۱۱/۲۵

++5

0Arta
0Arta
۱۳۹۵/۱۱/۱۶

حسِ مدادِ سفیدیُ دارم کِ بینِ بیستُ چهارتارنگ همیشع بی استفادع میمونع...

♡*.*

+5

ramin5588
ramin5588
۱۳۹۵/۱۱/۰۳

موندنی با لگدم نمیره
رفتنی با خواهشم نمیمونه

behbodhassani27
behbodhassani27
۱۳۹۵/۱۰/۲۲

چند شبي پيش پاييز بود
پاييز و ياد يادگارات
پاييز و ياد كارات
پاييز و برگ هاي ريخته
پاييز و رقص بارون
غم پاييزي سنگين بر سينه ي زمين ريخته بود
انقدر سنگين كه دلم لرزيد و شكست
ميشناسيدش؟
پاييز زرد و يه پاييز سردو
ميشناسيدش ؟
مرد غم زده ي پاييز رو
ميشناسيدش؟
بچگي برف ميومد ذوق داشت تعطيل شه تا هويج و شال و برداره آدم برفي بسازه
حاليش نبود كه. دلش صاف و ساده بود مخاطبش آدم برفي بود
الانم آدمش برفيييييييست ، بدون تحرك
ميشناسيدش؟
بزرگ شده بود با " بانو " مي رفت كافه با ته ريش
چاي ، گرم ، بخاري و كاپشن تنش كه مبادا سردش نشه ، سردش شد ، تا گرمش شه
چند وقت بعد " بانو " رفت و سردش شد و سرد موند و انقدر به چاي خيره شد ، تا چايشم سرد شد ، مثل همين هوا
ميشناسيدش؟
بزرگ تر شد ، ته ريشش ريش شد ، عزاي عمومي قلبش بود
نفهميد كي زمستون اومد و كي رفت ، ١ سال تقويمش زمستون بود و براش فرقي نداشت
ميشناسيدش؟
بزرگ تر شد و با خانمي ديگر كه " بانو" نبود رفت تا قدم هايش رو تو برف نقش ببندد ، چهار جاي پا، رد پاهاشون نقش بست رو زمين ، اما رد پاي " بانو " نبود و نشد و زمستونش زمستون موند
ميشناسيدش؟
همين امروز داره مي نويسه
زمستونش نه ريش داشت نه جاي پا نه " بانو" نه خاطره نه چاي گرم
فقط سردش بود و سردش بود و سردش موند ، كمي لوس شده
چون هيچكس رو شونه هاش كاپشن ننداخت تا گرمش شه
امسال هم ميگذره ، نميدونم چند ماه زمستونه ، اما الان زمستونه
سرد....

Amirtaha
Amirtaha
۱۳۹۵/۱۰/۰۸



2250


mahdi5858
mahdi5858
۱۳۹۵/۰۹/۱۳

یه وقتایی لازمه دوری کنی
تا دلتنگ شی
دلتنگی تکلیف دوست داشتن هارو
معلوم میکنه
بعضی ها ارزشمند تر میشن
بعضیا به کل حذف میشن

zxcvb20
zxcvb20
۱۳۹۵/۰۹/۱۲

بی تو هرگز