بلاگ كاربران


  • قاصدک

  • قاصدک هان چه خبر اوردی؟از کجا و از که خبر اوردی؟خوش خبر باشی اما گرد بام و در من بی ثمر میگردی:انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیاری و یاری باری!برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس: برو آنجا که تورا منتظرند قاصدک در دل من همه کورند  و کرند!دست بردار از این در وطن خویش غریب!قاصد تجربه های همه تلخ با دلم میگوید که دروغی تو دروغ که فریبی تو فریب:قاصدک هان ولی آخر ای وای!راستی آیا رفتی با باد؟ب…
  • دست و داس

  • داستان غریبیست:دستی که داس را برداشت همان دستی ست که روزی گندم را در مزرعه کاشت...
  • سیر شدم

  • سیر شدم بس که سرد و گرم روزگار رو چشیدم...
  • فاصله ها

  • من از فاصله ها دلگیرم ..بی تو اینجا چه غریبانه شبی میمیرم ..ساعت گریه و غم هیچ نمیخوابد و من ..در الفبای زمان خسته این تقدیرم....
  • یادت

  • یادت پرچم صلحی ست میان شورش این همه فکر
  • قصه من

  • یادت برایم همانند قصه سیگار پیرمردیست که سالهاست میگوید نخ آخر است