دیوار کاربران


RazzaghiAmir
RazzaghiAmir
۱۳۹۳/۰۷/۰۳

اینجا را خوب یادم است . . .
بهار بود . . .
چقدر هوا باب میل بود . . .
پر از اکسیژن . . .
آن اسب را یادت است ؟
سوارش شدم و ذوق ها کردم . . .
وتو آن طرف شاید نگاه میکردی . . .
حالا تو نیستی . . .
من به امید بودن تو آمدم . . .
نمی آیی ؟
هوا خوب است . . .

Forza24
Forza24
۱۳۹۲/۰۸/۱۵

از خلاصه ی روزهای انتظار،
که میدانم حوصله ب خرج نمی دهی تاتمام حرفهایم را بشنوی
فقط این را
میگویم:
دلتنگی ام آنقدر بزرگ شده است که اگر ببینی شاید نشناسی

http://www.hamkhone.ir/member/13923/blog/view/60883/

shahbaz86
shahbaz86
۱۳۹۲/۰۸/۱۴

http://www.hamkhone.ir/member/2624/blog/view/62630/
بدرود مرد خاطره ها ...فرهاد نامه

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۰۸/۱۴

چه کوتاه است فاصله ظهر غدیر

تا ظهر عاشورا

فاصله بالا رفتن دست علی،

تا سر حسین (علیهما سلام)

فرا رسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان تعزیت و تسلیت باد

****************************************

بلاگ جدید : تست شخصیت با بوی دلخواه !

http://www.hamkhone.ir/member/592/blog/view/62555/

دوست عزیزم ، منت میذاری تو تست و نظر سنجی شرکت کنی ، ممنون

saeid1985
saeid1985
۱۳۹۲/۰۸/۱۴

بگذارید انشا بنویسم …
موضوع : علم بهتر است یا ثروت ؟
به نام خدا
هیچکدام ، فقط و فقط خود تو !

mss110
mss110
۱۳۹۲/۰۸/۱۴

در برابر خدا

از تنگناي محبس تاريكي
از منجلاب تيره اين دنيا
بانگ پر از نياز مرا بشنو
آه اي خدا ي قادر بي همتا
يكدم ز گرد پيكر من بشكاف
بشكاف اين حجاب سياهي را
شايد درون سينه من بيني
اين مايه گناه و تباهي را
دل نيست اين دلي كه به من دادي
در خون تپيده آه رهايش كن
يا خالي از هوي و هوس دارش
يا پاي بند مهر و وفايش كن
تنها تو آگهي و تو مي داني
اسرار آن خطاي نخستين را
تنها تو قادري كه ببخشايي
بر روح من صفاي نخستين را
آه اي خدا چگونه ترا گويم
كز جسم خويش خسته و بيزارم
هر شب بر آستان جلال تو
گويي اميد جسم دگر دارم
از ديدگان روشن من بستان
شوق به سوي غير دويدن را
لطفي كن اي خدا و بياموزش
از برق چشم غير رميدن را
عشقي به من بده كه مرا سازد
همچون فرشتگان بهشت تو
ياري به من بده كه در او بينم
يك گوشه از صفاي سرشت تو
يك شب ز لوح خاطر من بزداي
تصوير عشق و نقش فريبش را
خواهم به انتقام جفاكاري
در عشقش تازه فتح رقيبش را
آه اي خدا كه دست توانايت
بنيان نهاده عالم هستي را
بنماي روي و از دل من بستان
شوق گناه و نقش پرستي را
راضي مشو كه بنده ناچيزي
عاصي شود بغير تو روي آرد
راضي مشو كه سيل سرشكش را
در پاي جام باده فرو بارد
از تنگناي محبس تاريكي
از منجلاب تيره اين دنيا
بانگ پر از نياز مرابشنو
آه اي خداي قادر بي همتا

asemani
asemani
۱۳۹۲/۰۸/۱۴

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی میشدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۰۸/۱۴

مثل باد سرد پائیز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید که چه آفتی به من زد
رگ و ریشه هام سیاه شد
تو دلم جوونه خشکید
اما این دل صبورم
به غم زمونه خندید