دیوار کاربران


raha_aa_m
raha_aa_m
۱۳۹۵/۰۷/۲۷


raha_aa_m
raha_aa_m
۱۳۹۵/۰۱/۱۶

سال نوت مبارک
سالی پر از شادی و ارزوهای خوب و دست یافتنی واست ارزو دارم

raha_aa_m
raha_aa_m
۱۳۹۵/۰۱/۱۶

سال نوت مبارک
سالی پر از شادی و ارزوهای خوب و دست یافتنی واست ارزو دارم

raha_aa_m
raha_aa_m
۱۳۹۴/۰۸/۰۵

تنها در میان تن ها چه عاشقانه مانده ام
در بیهودگی انتظار پیوستن به تو چه بی صبرانه مانده ام
چه خوانا دوری ات را بر سر در خانه نوشته اند
و من در نخواندن آن چه پافشارانه مانده ام
چه بسیار است دورویی ها فراموش کردن ها و گسستن ها
ومن در این هم همه چه صادقانه مانده ام
رفیقان همه با نارفیقی خود رفیقند
من هنوز با آنان چه دوستانه مانده ام
خاستگاه من کجاست که من آن جا قنودن خواهم
من در پیمودن راه چه عاجزانه مانده ام
تنها در میان تن ها چه عاشقانه مانده ام.......


+5

raha_aa_m
raha_aa_m
۱۳۹۴/۰۷/۲۵

روزت بخیر



+5

raha_aa_m
raha_aa_m
۱۳۹۴/۰۶/۳۱


+5

raha_aa_m
raha_aa_m
۱۳۹۴/۰۶/۳۱

ﻫﻤﻪ ﺧﺮﺍﺑﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺑﯿﻢ !
ﺑﯿﺨﻮﺩﯼ ﻻﻑ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ و ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺧﻼﻗﯿﻢ
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﺑﯽ ﺍﺧﻼﻕ !
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍهی های ﻣﺎ ﺍﺭﺿﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ !
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﺒﻮﺩﻫﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻣﺒﺎﺩﺍ
ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﻗﺘﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ !
ﻣﺎ ﻗﺎﺗﻼﻥ ﺭﻭﺡ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮔﺬﺭﯾﻢ …

raha_aa_m
raha_aa_m
۱۳۹۴/۰۶/۲۱

حکایت عجیبیست
رفتار ما. آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند

ملے جوלּ
ملے جوלּ
۱۳۹۴/۰۶/۱۶

♥*•♫.•*♥شادی عزیزم♥*•♫.•*♥تولدت مبارک♥*•♫.•*♥

http://www.hamkhone.ir/member/64898/blog/view/227034--/



شادی جون

دوست عزیز شما هم جشن تولد دعوتید لطفا تشریف بیارید

negar2500
negar2500
۱۳۹۴/۰۶/۱۶

اگر خداوند برای لحظه ای فراموش میکرد که من عروسکی کهنه ام و تکه کوچکی از زندگی به من ارزانی میداشت ، احتمالا همه آنچه را که به فکرم میرسید نمیگفتم بلکه به همه ی چیزهایی که میگفتم فکر میکردم.
کمتر میخوابیدم و بیشتر رویا میدیدم چون میدانستم هر دقیقه ای که چشممان را بر هم میگذاریم شصت ثانیه ی نو را از دست میدهیم.
هنگامی که دیگران می ایستند راه میرفتم و هنگامی که دیگران میخوابیدند بیدار میماندم.
هنگامی که دیگران صحبت میکردند گوش میدادم و از خوردن یک بستنی شکلاتی چه لذتی که نمیبردم.
کینه ها و نفرت هایم را روی تکه ای یخ مینوشتم و زیر نور آفتاب دراز میکشیدم.
.