کـاش آدمـا
مثل ِ فـایل های ‌تو اینـترنـت بودن
هـرکـی رو خـوشت می اومد
میتـونستـی دانلود کـنی واسـه خودت

روزگــار عجیبی شــده
حتی وقتی میخـندیـم
منظـورمـان چیـزه دیگـریست

تــــنهايي
گاهـــي يـــک تخـــت اســت
گاهـــي يک مـــداد
يـــک کـــوچه
يـــک فــنجان
و يـــک روز
و يـــک روز هم مـــي رسد
که مـــي بيني
نامـــش را
به جــــاي کشـــورت
نوشـــته اي
.
+5

آטּ قــבر نیـــآمـَבے

از چهـــرـه‌امْـ بهــــآر

برگـــ بـه برگـــ ریـפֿـﭞ ؛

پایـیـــز شـُבمـ ؛

בیـگـر نیــــــآ ...

آشـفـتــــه مــﮯشـوב

פֿـوآب ‌هــآے رنـــگـﮯ اَمـ !!!

عشـــــق یــعنی حـتی اگـه بدونـــی نـمیخوادتــــــ ,
بدونــــی نمیشـــــه,
امــا نتـــونی ترکــشی کنـــی..
نه خــــودشو , نه فکـــــرشو . . .

آنان که “ عوض ” شدنشان بعید است، “عوضی” شدنشان قطعی است... شک نکن!

.

مهم نیست بقیه درموردت چی فکر میکنن..مهم اینه که انقد
مــهــمـــــی که درموردت فـکـر میکنن

.

نه از سفید و نه از سیاه . . .
دیگر از هیچ یک نمی نویسم !
دیگر نه از تو می نویسم و نه از رفتنت . . .
هیچ کدام را نمی خواهم ، همین چند سال خاطره برای گریه هایم کافیست !
.
.
.
پر از بغضم ، ” شانه ات ” ، ساعتی چند رفیق ؟
.

قصه از آنجا شروع شد که از “عادت کردن” فرار کردیم و به “فرار” عادت کردیم !

بعضی وقتها باید یقه‌ ی احساست را بگیری

با تموم قدرت سرش داد بزنی و بگی:

تورو خدا بسه‌...

بسه‌ دیگه‌ تا حالا هرچی کشیدم از دست تو بود.