بلاگ كاربران


نیایش


رهایم نڪن خداجان!

 بدون تودنیاعجیب جای ترسناڪی‌ست،

چقدرمی‌ترسم بدون توازشب،از تاریڪی،از سکوت

چقدرنگرانم،چقدر نفس ڪم می‌آورم

چقدردلم برای لمس حضورتوتنگ شده این‌روزها

ریشه‌هایم ازدل خاڪ بیرون زدەومعلق مانده‌ام میان زمین وهوای تو

منی ڪەخودم را،منی ڪەعزیزانم را،منی ڪه همتچیزجهانم را؛بەتوسپرده‌بودم!حواست

ڪجای جهان پرت شدەاین روزها؟!

دارم می‌ترسم ازدنیا،اززمین،از آدم‌ها

ریشه‌های بیرون زده‌ام دردمی‌ڪند

حواست ڪجاست خدای من؟

حواست ڪجاست؟

جانان!

هنوزبیڪرانه‌ای

  هنوزعاشقانه‌ای

هنوزدلسپرده‌ام،هنوزجاودانه‌ای!

بەقصدِردشدن فقط

عبورڪن،ببینمت

ڪەپشتِ پای رفتنت

زشاخه‌هابچینمت

پناەعاشقانه‌ها!

بەماندنت نمی‌رسم

فقط ڪمی عبورڪن

 

........

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Negin_A
ارسال پاسخ
dlaram
ارسال پاسخ

زیبابود⚘

SA00
ارسال پاسخ