دیوار کاربران
amir107
۱۳۹۲/۱۲/۱۶
باز هم مثل همیشه که تنها میشوم ، دیوار اتاق پناهم میدهد |
|
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۲/۱۲/۱۲
نابخشوده ای جدیدی متولد میشود . هنوز هم دنیا همان دنیای قبل است. زشت و پلید (در نابخشوده ی 1) . و همان اتفاقات قبل را برای پسر جوان رقم میزند. ولی این دفعه با یک تفاوت . اون پسر یک نابخشوده ی جدیدی را پیدا می کند و عاشقش میشود . او را مثل خود میبیند و دوست دارد حرف های دلشان را با هم بزنند[Lay beside me, tell me what they've done Speak the words I wanna hear, to make my demons run] تا این کار آن ها را آرام کند. آن ها درست مثل هم هستند و دنیا بلا های زیادی را سر آن ها اورده راهی که به آزادی میرفت تا کنون بسته بوده ولی حالا با وجود یک نابخشوده ی دیگر به نظر می آید که باز است[The door is locked now, but it's opened if you're true]. |
|
moen
۱۳۹۲/۱۱/۱۷
سلام |
|
amir107
۱۳۹۲/۱۰/۱۵
دیگه حال منو از من نپرسید |