دیوار کاربران


Artaan
Artaan
۱۳۹۲/۱۰/۲۰

رفتی درست ! چرا جاده را با خودت بردی ... ؟! نگفتی در سنگلاخ این عشق چگونه با قلبی برهنه به دنبالت خواهم دوید ... ؟!

babk
babk
۱۳۹۲/۱۰/۱۹

1. آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر
2. قبل از جواب دادن فکر کن
3. هیچکس را تمسخر مکن
4. نه به راست و نه به دروغ قسم مخور
5. خود برای خود، زن انتخاب کن
6. به شرر و دشمنی کسی راضی مشو
7. تا حدی که می توانی، از مال خود داد و دهش نما
8. کسی را فریب مده تا دردمند نشوی
9. از هرکس و هرچیز مطمئن مباش
10. فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
11. بیگناه باش تا بیم نداشته باشی
12. سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی
13. با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی
14. راستگو باش تا استقامت داشته باشی
15. متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی
16. دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
17. معروف باش تا زندگانی به نیکی گذرانی
18. دوستدار دین باش تا پاک و راست گردی
19. مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی
20. سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی
21. روح خود را به خشم و کین آلوده مساز
22. هرگز ترشرو و بدخو مباش
23. در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان ندانند
24. اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی کسی را دشنام مده
25. دورو و سخن چین مباش و نزدیک دروغگو منشین
26. چالاک باش تا هوشیار باشی
27. سحر خیز باش تا کار خود را به نیکی به انجام رسانی
28. اگرچه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار مزن تا تو را نگزد و نمیری
29. با هیچکس و هیچ آیینی پیمان شکنی مکن که به تو آسیب نرسد
30. مغرور و خودپسند مباش، زیرا انسان چون مشک پرباد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نمی ماند

danial55
danial55
۱۳۹۲/۱۰/۱۹

غزل سرودم و رفتی، نخوانده بودم و رفتی

کجای آن دلِ بی دل نشسته بودم و رفتی

کدام شوق رسیدن مرا به سوی تو می خواند؟

تو شوق این دل من را به گور خواندی و رفتی

چونانم آتش این دل بسوخت مجمر جانم

شراره ای تو به این جان حواله کردی و رفتی

{69ج

babk
babk
۱۳۹۲/۱۰/۱۹

شخصی در یک تست هوش دردانشگاه که جایزه یک میلیون دلاری براش تعیین شده شرکت کرده .سوالات این مسابقهبه شرح زیر میباشد ...



1-جنگ 100 ساله چند سال طول کشید؟

الف-116 سال ب-99 سال ج-100 سال د- 150 سال
آن شخص از این سوال بدون دادن جواب عبور کرد .



2-کلاه پانامایی در کدام کشور ساخته میشود؟

الف-برزیل ب-شیلی ج-پاناما د-اکوادور
آن ازدانش اموزان دانشگاه برای جواب دادن کمک خواست .



3-مردم روسیه در کدام ماه انقلاب اکتبر را جشن میگیرند؟

الف-ژانویه ب-سپتامبر ج-اکتبر د-نوامبر
آن شخص از خدا کمک خواست .



4-کدام یک از این اسامی اسم کوچک شاه جورج پنجم بود؟

الف-ادر ب-البرت ج-جورج د-مانویل
آن شخص این سوال رو با پرتاب سکه جواب داد .



5-نام اصلی جزایر قناری واقع در اقیانوس ارام از چه منبعی گرفته شده است؟

الف-قناری ب-کانگرو ج-توله سگ د-موش صحرایی
آن شخصاز خیر یک میلیون دلار گذشت .

جواب سوالات در پایین

اگر شما فکر میکنید که از آن شخص باهوشتر هستید و به هوش او میخندید پس لطفا به جواب صحیح سوالات در زیر توجه کنید :

.

.

.

.

1- جنگ 100 ساله( 1453-1337 میلادی) به مدت 116 سال به درازا کشید .

2- کلاه پانامایی در کشور اکوادور ساخته میشود.

3- انقلاب اکتبر روسیه در ماه نوامبر جشن گرفته میشود.

4- نام کوچک شاه جورج البرت بود.(در 1936 او نام کوچک خود را تغییر داد.)

5- توله سگ . در زبان اسپانیایی insularia canaria که در فارسی به معنی جزایر توله سگها است .

نتیجه اخلاقی : هرگز به ذکاوت خود مغرور نشوید و به دیگران نخندید .

amir107
amir107
۱۳۹۲/۱۰/۱۹

نقش ِچشمان ِخمارت ، چه کشیدن دارد ! / سایه ساران دو زلفت ، چه لمیدن دارد !
آن قدر خوب و ملیحی که به یک جرعه نگاه / حس مستی لبت طعم چشیدن دارد . . .

.

خوشتر از قالی کرمان غزلی ساخته ام
نخ به نخ زیر قدمهای تو انداخته ام . . .

.

هر روز این عشق یکطرفه را طی میکنم
یکبار هم تو گامی بدین سو بردار
نترس
جریمه اش با من !

danial55
danial55
۱۳۹۲/۱۰/۱۸

همیشه همین طور است

سپیدی ها آنقدر تیره می شوند

ناگوار می شوند

که دیگر چیزی ازشان نمیماند...

مثل صبحی که شب شد...

کسی که مرد...

حتی کسی که هست...

همیشه همین طور است...

سیاهی ها ساکتند...

در سکوت پر معناشان ،

صدایی بد رنگ آواز می دهد....

از نیستی، بدی ، از نفرت...

همیشه همین طور است...

در سیاهی شب کسی صدایی جز صدای او را نمی شنود...

حتی صدای گریه ی بی صدای دخترک را....

کسی جز سیاهی نمی بیند....

مثل وقتی که مرده ای....

میبینی ولی ساکتی...

و او بر گود زبان می تازد...

همیشه همین طور است...

همه ی کسانی که او را می بینند

از دیدن پشیمانند...

یا شاید نمی دانند که چرا هستند؟.؟.؟.

یا شاید سیاهی زبانشان را بریده است؟؟؟؟

یا شاید صدایشان را ربوده است؟.؟.؟.؟

همیشه همین طور است...

بودن افسانه است...

همه مرده اند...

مرگ؟!!! نه... مرگ نیستی نیست...

اینجا همه مرده اند، لالند،نیستند....

بود و نبود اینها یکسان است...

...اما...اما نیست!!!!

بودن یعنی گفتن...

اما چه کسی میگوید؟؟

چه کسی می تواند بگوید؟؟؟

من؟...نه ... من را هم زبان بریده اند...

او؟... نه ... او نیز زبان بریده است...

او از قصه ی رنگ ها می ترسد...

او از رنگ زبان و سرش می ترسد...

اما یک نفر هست....

او میگوید...

همیشه همین طور است...

ما در انتظار حق خاموشیم

نمی گوئیم تا....

این یعنی مردن...

یعنی نیستی...

اف بر این دنیای پوچ...

که همیشه اش همین طور است

siahsiah
siahsiah
۱۳۹۲/۱۰/۱۸

قطارنباش که از ریل پی روی کنی کشتی
باش تا عظمت اقیانوس زیرپاهایت باشد
‏+5

danial55
danial55
۱۳۹۲/۱۰/۱۸

دعایت می کنم، عاشق شوی روزی



بفهمی زندگی بی عشق نازیباست



دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی



به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی



بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها



بخوانی نغمه ای با مهر



دعایت می کنم، در آسمان سینه ات



خورشید مهری رخ بتاباند



دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی



بیاید راه چشمت را



سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر



دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی



با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را



دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا



تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری



و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد



مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی



دعایت می کنم، روزی بفهمی



گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است



دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد



با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست



شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا



بخوانی خالق خود را



اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور



ببوسی سجده گاه خالق خود را



دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی



پیدا شوی در او



دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و



با او بگویی:



بی تو این معنای بودن، سخت بی معناست



دعایت می کنم، روزی



نسیمی خوشه اندیشه ات را



گرد و خاک غم بروباند



کلام گرم محبوبی



تو را عاشق کند بر نور



دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی



با موج های آبی دریا به رقص آیی



و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی



بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی



لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی



به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی



دعایت می کنم، روزی بفهمی



در میان هستی بی انتها باید تو می بودی



بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا



برایت آرزو دارم



که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو



اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را به یاد آرد



دعایت می کنم، عاشق شوی روزی



بگیرد آن زبانت



دست و پایت گم شود



رخساره ات گلگون شود



آهسته زیر لب بگویی، آمدم



به هنگام سلام گرم محبوبت



و هنگامی که می پرسد ز تو، نام و نشانت را



ندانی کیستی



معشوق عاشق؟



عاشق معشوق؟



آری، بگویی هیچ کس



دعایت می کنم، روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی



ببندی کوله بارت را



تو را در لحظه های روشن با او



دعایت می کنم ای مهربان همراه



تو هم ای خوب من



گاهی دعایم کن

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۱۰/۱۸

فرقـے نمـے کند !!

بگویم و بدانـے ...!

یا ...

نگویم و بدانـے..!

فاصله دورت نمی کند ...!!!

در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ ...!

جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.:

دلــــــــــــــم.....!!

..........................................

بلاگ جدیدم : این خیلی مهمه که برای یک نفر تو این دنیا خیلی مهم باشی…

http://www.hamkhone.ir/member/592/blog/view/76692/

دوست عزیز ، مطمئن باش نخونی و نظر ندی ، از کیسه ات رفته * هههه ، ممنون

راميـن
راميـن
۱۳۹۲/۱۰/۱۸

سلام من
به آن پرند سپیده وشادمان
كه در سپیده با نسیم
ترانه ساز می شود

5+