دیوار کاربران


arsham00
arsham00
۱۴۰۲/۰۲/۰۹

سلام مرسی

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
۱۴۰۲/۰۲/۰۹

https://iranbanou.com/wp-content/uploads/2020/03/iranbanou20032027-6.jpg

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
۱۴۰۲/۰۲/۰۹

https://roozaneh.net/wp-content/uploads/2021/04/sadi-3.jpg

arezoo1200
arezoo1200
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

آدم های کمی هستند که می دانند...
تنهایی ِ یک نفر حرمت دارد...
همین طور بی هوا ...
سرشان را پایین نمی اندازند ....
و بپرند وسط تنهایی آن فرد..!
چون خوب می دانند که اگر آمدند،
باید بمانند...
تا آخرش باید بمانند...
آنقدر که دیگر تنهایی وجود نداشته باشد....
و گرنه مسافرها ....
همیشه موقع خداحافظی،
تنهایی را هزار برابر می کنند...

arezoo1200
arezoo1200
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

خوبم ...
شبیه گلدانی ...
ڪه در ڪنار پنجره ی یڪ خرابه
به گل های سرخ باغ خیره شده ‌است
خوبم...
شبیه کشتی متروکه ای در خشکی...
ڪه می داند دیگر به آب نمی افتد
خوبم...
شبیه گرامافونی ڪه در کنج خانه
سال هاست سکوت کرده است
خوبم و دلتنگی هنوز مرا از پا...
درنیاورده است...

arezoo1200
arezoo1200
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

بعضی از آدما ...
خاطرشون یه جور عجیبی....
دوست داشتنیه...
گرم دلنشین و به یادموندنی...
دقیقا مثل یه آهنگ قدیمی ...
كه وقتی به آخر می رسه...
دوباره می زنی عقب ...
تا از اول گوش کنی...
مث یه رفیق همیشگی...

arezoo1200
arezoo1200
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

بازیِ زندگی...
بازیِ بومرنگ‌هاست؛
پندار و کردار و گفتار انسان...
دیر یا زود ...
با دقتی حیرت‌انگیز...
به خود او باز می‌گردد ...

arezoo1200
arezoo1200
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

نهایتا دل...
به جایی می‌رسد...
که دو راه بیشتر ندارد...
یا باید خون شود...
یا سنگ...
و او طی سی‌ سال آزگار...
صدای سنگ‌ شدن دلش را...
در خواب و بیداری شنیده بود...

arezoo1200
arezoo1200
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

خط صدای مرا...
از لابه‌لای زمزمه‌هایی بیدزده...
بگیر و بیا...
به پنجره‌ای خواهی رسید...
که واژه‌ای شکسته‌ست...
از زبانی فراموش شده ...
دری خواهی دید ...
که بغضی‌ست ...
ترکیده در دیوار....

arezoo1200
arezoo1200
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

گفتند چرا سنگ ...
گفتیم مگر در آن صبح غریب...
اولین نقش‌ها و کلمات را ...
اجداد بیابان گردمان...
بر سنگ نتراشیدند...
مگر کافی نیست که نانمان هنوز ..
از زیر سنگ بیرون می‌آید..
و ناممان شتابان می‌رود...
که بر سنگ نوشته شود...
سنگمان را ...
کسی به سینه نزد...
و سرمان تا به سنگ نخورد..
آدم نشدیم...