دیوار کاربران


arash
arash
۱۳۹۲/۰۲/۱۶

آدمیست دیگر یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد دوست دارد برداردخودش را بریزد دور (حسین پناهی) ...

merila
merila
۱۳۹۲/۰۲/۱۵

در این دنیا اگر غم هست

صبوری کن خدا هم هست

اگر دشمن کنارت هست

مخور غصه خدا هم هست

اگر فقر و فقیری هست

منال هرگز خدا هم هست

اگر در عشق فریبی هست

چه غم لیکن خدا هم هست

Golshan
Golshan
۱۳۹۲/۰۲/۱۱

مهربان باش تا هرگز تنها نشوی . حکیم ارد بزرگ

saz12
saz12
۱۳۹۲/۰۲/۱۱

متن ترانه مادر از گروه آریان

مادر من

نور چشمم هستي من

ساغر خوشبختيه من

هستي من

مادر من

اميدم بي تو سرابه

يه حباب روي آبه

زندگيم بي تو خرابه

تو به رسم قصه ي عشق

تو گوش من صدا کردي

دلم رو با رموز مهر آشنا کردي

تو مي گفتي تو اين دنيا

فقط خوبيست که مي مونه

با خوبي هات دلامون با صفا کردي

چه شب هايي نخوابيدي

برام تا صبح دعا کردي

واسه خوابم تويي مادر

لا لا لا کردي

واسه فردام دعا کردي

دعا کردي

حضور خوبه تو به خونمون صفا ميده

صدات وقتي که مي پيچه به قلبامون جلا ميده

اگه روزي همه گل ها ياسمن باشه

دلم مي خود تمومش به پاي يار من باشه

مادر من مادر من مادر من مادر من مادر من

لطفا برای شنیدن آهنگ به پروفایلم مراجعه کنید.

Golshan
Golshan
۱۳۹۲/۰۲/۰۹

در این دنیا اگر غم هست

صبوری کن خدا هم هست

اگر دشمن کنارت هست

مخور غصه خدا هم هست

اگر فقر و فقیری هست

منال هرگز خدا هم هست

اگر در عشق فریبی هست

چه غم لیکن خدا هم هست

saz12
saz12
۱۳۹۲/۰۲/۰۸

متن ترانه خوشه چین از استاد ایرج بسطامی

من که فرزند اين سرزمينم
در پي توشه اي خوشه چينم
شادم از از پيشه ي خوشه چيني
رمز شادي بخوان از جبينم

قلب ما، بود مملو از شادي بي پايان
سعي ما، بود بهر آبادي اين سامان
خوشه چين، کجا اشک محنت به دامن ريزد
خوشه چين، کجا دست حسرت زند بر دامان

اي خوشا، پس از لحظه اي چند، آرميدن، همره دلبران خوشه چيدن
از شعف، گهي همچو بلبل، نغمه خواندن، گه از اين سو به آنسو پريدن
قلب ما بود.......

برپا بود جشن انگور، اي افسونگر نغمه پرداز
در کشور سبزه و گل، با شور و شعف نغمه کن ساز
قلب ما.......

پخش آهنگ در پروفایلم

Rezaa444
Rezaa444
۱۳۹۲/۰۲/۰۷





غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن

دلت را بتکان

اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین

بگذار همانجا بماند

فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش

قاب کن و بزن به دیوار دلت ..

.

دلت را محکم تر اگر بتکانی

تمام کینه هایت هم می ریزد

و تمام آن غم های بزرگ

و همه حسرت ها و آرزوهایت ...

باز هم محکم تر از قبل بتکان

تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد!

حالا آرام تر، آرام تر بتکان

تا خاطره هایت نیفتد

تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟

خاطره، خاطره است

باید باشد، باید بماند ...

کافی ست؟

نه، هنوز دلت خاک دارد

یک تکان دیگر بس است

تکاندی؟

دلت را ببین
چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟

حالا این دل جای "او"ست

دعوتش کن

این دل مال "او"ست...

همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا

و حالا تو ماندی و یک دل

یک دل و یک قاب تجربه

یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک "او"...

خـانه تـکانی دلـت مبـارک

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۰۲/۰۶

داستان خلقت زن

(هدیه ای به بانو های ایرانی)

---------------------
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می‌گذشت.
فرشته‌ای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی م...ی‌فرمایید؟"
خداوند پاسخ داد:
"دستور کار او را دیده‌ای‌؟
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.
بوسه‌ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند."
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
"این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید."

خداوند گفت :
"نمی شود!!
چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند،
یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد."
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
"اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی."
"بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده‌ام.
تصورش را هم نمی‌توانی بکنی که تا چه حد می‌تواند تحمل کند و زحمت بکشد."
فرشته پرسید :
"فکر هم می‌تواند بکند؟"
خداوند پاسخ داد :
"نه تنها فکر می‌کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد."
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.

فرشته پرسید :
"اشک دیگر برای چیست؟"
خداوند گفت:
"اشک وسیله‌ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا‌امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش."
فرشته متاثر شد:
"شما فکر همه چیز را کرده‌اید، چون زن‌ها واقعا حیرت انگیزند."
زن‌ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می‌کنند.
همواره بچه‌ها را به دندان می‌کشند.
سختی‌ها را بهتر تحمل می‌کنند.
بار زندگی را به دوش می‌کشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می‌پراکنند.
وقتی خوشحالند گریه می‌کنند.
برای آنچه باور دارند می‌جنگند.
آنها می‌رانند، می‌پرند، راه می‌روند، می‌دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید.
قلب زن است که جهان را به چرخش در می‌آورد
زن‌ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و می‌دانند که بغل کردن و بوسیدن می‌تواند هر دل شکسته‌ای را التیام بخشد.
کار زن‌ها بیش از بچه به دنیا آوردن است،
آنها شادی و امید به ارمغان می‌آورند. آنها شفقت و فکر نو می‌بخشند
زن‌ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.
خداوند گفت: "این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد!"
فرشته پرسید: "چه عیبی؟"

خداوند گفت:

"قدر خودش نمی داند . . ."

Golshan
Golshan
۱۳۹۲/۰۲/۰۵

یه روز بهم گفت :میخوام با هات دوست بشم

آخه من اینجا خیلی تنهام

بهش لبخند زدم و گفتم : آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام

یه روز دیگه بهم گفت: میخوام تا ابد باهات بمونم آخه میدونی من اینجا خیلی



تنهام

بهش لبخند زدم و گفتم : آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام

یه روز دیگه بهم گفت: میخوام برم یه جای دور?جایی که هیچ مزاحمی


نباشه

وقتی همه چیز حل شد تو هم بیا اونجا.آخه میدونی من اونجا خیلی تنهام

بهش لبخند زدم و گفتم : آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام

یه روز تو نامه برام نوشت: من اینجا یه دوست پیدا کردم آخه میدونی من

اینجاخیلی تنهام

براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم : آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی

تنهام

یه روز تو نامه برام نوشت: من قراره با این دوستم تا ابد زندگی کنم آخه

میدونی من اینجا خیلی تنهام

براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم : آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی

تنهام

حالا اون دیگه تنها نیست و از این بابت خوشحالم.چیزی که بیشتر از این

خوشحالم میکنه اینه که هنوز نمیدونه

من تنهای تنهام



…..

Golshan
Golshan
۱۳۹۲/۰۲/۰۳

براي شنيدن صدايي که دوستش مي داري،همين لحظه هم بسيار دير است.
افسوس خواهي خورد....
زماني که از آن سوي سيم ها کسي بي احساس مي گويد:
برقراري ارتباط با مشترک مورد نظر مقدور نمي باشد.