دیوار کاربران


saaman11
saaman11
۱۴۰۰/۰۶/۰۷

به خاطر ترس از حرف مردم زندگی نکنید.
هر کس را که دلتون میخواد دوست داشته باشید.
هر طور که دلتون میخواد زندگی کنید.
با هر کس که دلتون میخواد ازدواج کنید.یا اصلا نکنید.

خلاصه اینکه؛؛
یه وقت پیر نشید و ببینید به خاطر حرف مردم بدهکار دلتون شدید

آرش
آرش
۱۴۰۰/۰۶/۰۶


seldaaa
seldaaa
۱۴۰۰/۰۶/۰۴

الهی غم هاتون فدای شادی هاتون شه

آمین

خزان
خزان
۱۴۰۰/۰۶/۰۳


خزان
خزان
۱۴۰۰/۰۶/۰۲


Fereshteh
Fereshteh
۱۴۰۰/۰۵/۲۴

اوهوم..


saaman11
saaman11
۱۴۰۰/۰۵/۲۳

شدم گمراه و سرگردان،
میان این همه ادیان
میان این تعصب ها،
میان جنگ مذهب ها!

یکی افکار زرتشتی،
یکی افکار بودایی
یکی پیغمبرش مانی،
یکی دینش مسلمانی

یکی در فکر تورات است،
یکی هم هست نصرانی!
هزاران دین و مذهب هست،
در این دنیای انسانی ...
خدا،
یکی...
ولی... اما...
هزاران فکر روحانی ....

رها کردیم خالق را
گرفتاران ادیانیم!
تعصب چیست در مذهب؟!
مگر نه این که انسانیم؟!

اگر روح خدا در ماست...
خدا گر مفرد و تنهاست ....
ستیز پس برای چیست؟!
برای خود پرستی هاست...

من از عقرب نمی ترسم
ولی از نیش می ترسم
از آن گرگی که می پوشد
لباس میش می ترسم

از آن جشنی که اعضای تنم دارند،
خوشحالم
ولی، از اختلافِ مغز و دل با ریش می ترسم

هراسم ، جنگ بینِ شعله و کبریت و هیزم نیست

من از سوزاندنِ اندیشه در آتیش می ترسم

تنم آزاد؛ اما، اعتقادم سست بنیاد است
من از شلاقِ افکار تهی بر خویش می ترسم..!!

کلام آخر این شعر یک جمله و دیگر هیچ
که هم از نیش و میش و ریش و هم از خویش میترسم........!!!

«سیمین بهبها نی

saaman11
saaman11
۱۴۰۰/۰۵/۲۱



saaman11
saaman11
۱۴۰۰/۰۵/۲۱



saaman11
saaman11
۱۴۰۰/۰۵/۲۱