دیوار کاربران


separgham
separgham
۱۳۹۲/۰۸/۱۰

ترک برداشته است...دلم را می گویم...
بس که در این زندگی سرد و گرم شد...............

Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۱۰

***********************************
دلم تنگ است از این دنیا چرایش رانمیدانم

من این شعر غم افزا را شبی صد بار می خوانم

چه می خواهم از این دنیا، از این دنیای افسونگر

قسم بر پاکی اشکم جوابم را نمی دانم

شروع کودکی هایم، سرآغاز غمی جانکاه

از آن غم تا به فرداها پراز تشویش،گریانم

بهار زندگی را من هزاران بار بوییدم

کنون با غصه می گویم خداوندا پشیمانم

به سوی در گه هستی٬ هزاران بار رو کردم

الهی تا به کی غمگین دراین غمخانه می مانم

خدایا با تو می گویم حدیث کهنه غم را

بگو با من که سالی چند دراین غمخانه مهمانم

دلم تنگ است از دنیا چرایش را نمی دانم

ولی یک روز این غم را زخود آهسته می رانم

***********************************

گام هایم را به گونه ای برداشته ام که هیچکس به خستگی ام پی نبرد!
و آنگونه سخن گفته ام که بغض گلویم نیازارد گوشی را تا بلکه مگیرد خنده ای را ز لب!
اما برای چشم هایم شرمنده ام،
آنها هیچ وقت دروغ نمی گویند....

***********************************

خوشا به حالت سهراب!
نیستی و نمیبینی...
شستن چشم ها پیشکشمان،
پلک ها چنان غرق در بوسه های هوسناک یکدیگرند
که حتی برای لحظه ای تن به حقیقت نمی دهند..!!!
حال و روزمان همچو کبک های سر به زیر برف...


***********************************

چقدر خواستن....؟!؟!
نخواستن را هم باید رسید و چشید...
آری...! ز خواستن ها و نرسیدن ها ، ناخواسته به نخواستن خواهی رسید!
نخواستنی که شاید هزاربار شیرینتر ز خواستن هایی تهی باشد...
> > >
***********************************

دست بر شانه ی تنهایی ، باید زد و گفت :
آخر قصه که چه؟!؟!؟

***********************************



***********************************

melisa11
melisa11
۱۳۹۲/۰۸/۱۰

تنها نعمتی که به رنج زیستن می ارزد آزدی است.

"محمد حجازی"

+.+.+.+.+

samiranice
samiranice
۱۳۹۲/۰۸/۱۰

خدایا!
خورشید را به من قرض میدهی ؟
از تو كه پنهان نیست
سرزمین خیالم سالهاست یخ بسته است...

Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

به مامان بزرگم میگم یه جمله خبری بگو ، میگه نوه م خنگه !
میگم سوالی بگو ، میگه نوه م خنگ بود و من نمیدونستم ؟
میگم امری بگو ، میگه خنگیتو تابلو نکن !
میگم میشه خنگ توشون نباشه ؟ میگه اونوقت میشی نوه ی یکی دیگه نه نوه ی من …
منه بدبخت !!!

***

عاقا یه روز داشتیم خانوادگی ناهار میخوردیم بگین چیییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پیتزاااااااااااااا پدر بنده پیتزا دوست ندارن
بعد بابام شروع کرد تریپ فلسفی برداشتن و گفت اینا چیه میخورین این غذاها
واسه آدمای شاغلیه که محله کارشون با خونشون فاصلش زیاده مجبورا غذاهای فیسبوکی بخورن...
حالا مارو میگیم مرده بودیم از خنده دیگه بابام سوِِِژه شده تو فامیل !!!!!!!!!!
آخه فک و فامیل ما داریم عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

***

قسمتون میدم وقتی دارین با تلفن یا موبایل صحبت می کنین

با خودکار روی هر چیزی که دم دستتون بود چرت و پرت ننویسین یا نقاشی نکشین

آخه من الان این مدرک پایان تحصیلاتم که بابام در حال موبایل صحبت کردن

روش عکس الاغ کشیده ، کجا ببرم نشون بدم

از دست مسئولین هم دیگه کاری بر نمیاد

***

ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺭﻭ ﺩﺭ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﯾﺎﺩﺩﺍشت ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ” ،
ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﺳﺮﺕ ﮐﻼﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯾﻪ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ” ،
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺩﺭﻭ ﮐﻨﺪﻡ ﭘﺸﺘﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻟﻪ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﻫﺎ”
، ﻣﻨﻢ ﺣﺮﺻﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ …
ﺑﻌﺪ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﺕ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ
ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﻓﺮ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﺑﺬﺍﺭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ”
ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﻣﻦ ﺳﺮمو ﮐﺠﺎ ﺑﮑﻮﺑﻢ …

***

داشتم با بابام شطرنج بازی میکردم برگشته میگه یا مات میشی یا پول تو جیبی نداری !
دو راهی ذلت و خفت همینه والا …

+++++5+++++


Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۰۶

شبی از پشت یك تنهایی نمناك و بارانی

تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا كردم

تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم

پس ازِ یك جستجوی نقره ای در كوچه های آبی احساس

تو را از بین گل هایی كه در تنهایی ام رویید

با حسرت جدا كردم

و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم

گفتی دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی

و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم

تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها كردم

همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت

حریم چشمهایم را به روی اشكی از جنس

غروب ساكت و نارنجی خورشید وا كردم

نمی دانم چرا ؟

نمی دانم چرا ؟ شاید خطا كردم

و تو بی آن كه فكر غربت چشمان من باشی

نمی دانم كجا ، تا كی ، برای چه ،

نمی دانم چرا ؟

شاید به رسم و عادت پروانگی مان

باز برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم

+++++5+++++

samiranice
samiranice
۱۳۹۲/۰۸/۰۶

عزیزم بیا تولد داریم امشب زودبیا باکادو

http://www.hamkhone.ir/member/360/blog/view/61083/
سعید تکتا بازتولد گرفت

Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۰۵

خانه ات زيباست

نقش هايت همه سحرانگيز است

پرده هايت همه از جنس حرير

خانه اما بي عشق ، جاي خنديدن نيست

جاي ماندن هم نيست

بايد از كوچه گذشت

به خيابان پيوست

و تكاپوي كنان

عشق را بر لب جوي و گذر عمر و خيابان جوئيد

عشق بي همهمه در بطن تحرك جاريست

*****

تن تماميت زيبايي پيراهن نيست

مهرباني با تن، مثل يك جامه بهم نزديكند

و اگر ميخواهيم روزهامان

همه با شبهامان

طرحي از عاطفه با هم ريزند

گاهگاهي بايد

به سر سفرهء دل بنشينيم

قرص ناني بخوريم

از سر سفرهء عشق

گامهامان بايد

همهء فاصله ها را امروز

كوتاه كنند

و سر انگشت تفاهم هر روز

نقب در نقب دري بگشايد

دري از عشق به باغ گل سرخ

"و بينديشيم بر واژهء "دوستت دارم

دوست گلم خوشحال میشم بلاگ جدیدمو بخونید ممنون

***

http://www.hamkhone.ir/member/6354/blog/view/60882---/

***

+5

mozhgan2013
mozhgan2013
۱۳۹۲/۰۸/۰۴

دختره ، نه درس خونده ، نه خوشگله ، نه آشپزی بلده
خلاصه بگم صفر صفر ،
ازش میپرسی ازدواج کردی... ؟؟؟
با اعتماد به نفس کامل میگه هنوز دم به تله ندادم... !!!
لامصب تو خوده تله ای... !!

Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۰۴

کاش دنیا

با همه ی خاطره هایش... بـــــــــمیرد!

تا من

تا تو

به تکرار هر روز را خط خطی نکنیم

و با جرات

در هر سپیده دم، بگوییم:

نقطه.

سر خط!

***

آپلود عکس رایگان و دائمی

جـــــاده؛

هـــــمین جـــــاده ی لـــــاغر

آدمــــــها را کـــــوچک میـــــکند

کـــــوچک را نقـــــطه

نـــــقطه را هـــــیچ...

بـــــاور نـــــمیکنی؟؟؟

بـــــرو!

***

فکر می کردم تنهایی یعنی

من... سکوت...

پنجره های خاک گرفته...

اتاق خالی از تو...

نمیدانستم سنگینیش بیشتر می شود

در ازدحام آدم ها!

***
+++++5+++++
***