دیوار کاربران


TTTaHHHa
TTTaHHHa
۱۳۹۲/۰۸/۲۰

ﻣـﺮﺩﻡ ﺑﺴـﺎﻁ ﮔـﺮﯾـﻪ ﻭ ﻣـﺎﺗـﻢ ﺑﯿـﺎﻭﺭﯾـﺪ
ﻭﻗﺘﺶ شده ﮐﻪ ﺑﯿﺮﻕ ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ
ﻣــﺮﺩﻡ ﮐﺘـﯿﺒﻪ ﻫـﺎﯼ ﺣـﺴـﯿﻨﯿـّﻪ ﻧـﺰﺩ ﮐﯿـﺴـﺖ؟
«ﺑﺎﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﻮﺭﺵ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ...ﻋﺎﻟﻢ» ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ
.
.
.
.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﻋﺰﺍ ﺍﻫﻞ ﻋﺰﺍ! ﻣﺎﺗﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
ﻋﺰﺍ ﺑﻬﺮ ﺣﺴﯿﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻼﻝ ﻏﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
ﻣـﺎﻩ ﻻﻟـﻪ‌ﻫﺎﯼ ﭘـﺮﭘـﺮ, ﻣﺎﻩ ﮐﺸﺘﮕﺎﻥ ﺑﯽ‌ﺳﺮ
ﺩﺧﺘﺮ ﺯﻫﺮﺍﯼ ﺍﻃﻬﺮ, ﮔﺮﯾـﺪ ﺍﺯ ﻏـﻢ ﺑﺮﺍﺩﺭ
ﯾﺎﺣﺴﯿﻦ ﺣﺴﯿﻦ ﺣﺴﯿﻦ ﺟﺎﻥ
.
.
.
.
ﺍﺯ ﻋﺮﺵ، ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺣﺴﯿﻨﯿﻪ ﯼ ﺧﺪﺍ
ﺁﻣﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﻟﻪ ﯼ ﺣﯽ ﻋﻠﯽ ﺍﻟﻌﺰﺍﺀ
ﺟﻤﻊ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ
ﮔﻔـﺘﻨﺪ ﺗﺴﻠﯿـﺖ ﻫﻤﻪ ﺑﺮ ﺳﺎﺣﺖ ﺧﺪﺍ

TTTaHHHa
TTTaHHHa
۱۳۹۲/۰۸/۲۰

ﻣـﺮﺩﻡ ﺑﺴـﺎﻁ ﮔـﺮﯾـﻪ ﻭ ﻣـﺎﺗـﻢ ﺑﯿـﺎﻭﺭﯾـﺪ
ﻭﻗﺘﺶ شده ﮐﻪ ﺑﯿﺮﻕ ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ
ﻣــﺮﺩﻡ ﮐﺘـﯿﺒﻪ ﻫـﺎﯼ ﺣـﺴـﯿﻨﯿـّﻪ ﻧـﺰﺩ ﮐﯿـﺴـﺖ؟
«ﺑﺎﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﻮﺭﺵ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ...ﻋﺎﻟﻢ» ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ
.
.
.
.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﻋﺰﺍ ﺍﻫﻞ ﻋﺰﺍ! ﻣﺎﺗﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
ﻋﺰﺍ ﺑﻬﺮ ﺣﺴﯿﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻼﻝ ﻏﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
ﻣـﺎﻩ ﻻﻟـﻪ‌ﻫﺎﯼ ﭘـﺮﭘـﺮ, ﻣﺎﻩ ﮐﺸﺘﮕﺎﻥ ﺑﯽ‌ﺳﺮ
ﺩﺧﺘﺮ ﺯﻫﺮﺍﯼ ﺍﻃﻬﺮ, ﮔﺮﯾـﺪ ﺍﺯ ﻏـﻢ ﺑﺮﺍﺩﺭ
ﯾﺎﺣﺴﯿﻦ ﺣﺴﯿﻦ ﺣﺴﯿﻦ ﺟﺎﻥ
.
.
.
.
ﺍﺯ ﻋﺮﺵ، ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺣﺴﯿﻨﯿﻪ ﯼ ﺧﺪﺍ
ﺁﻣﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﻟﻪ ﯼ ﺣﯽ ﻋﻠﯽ ﺍﻟﻌﺰﺍﺀ
ﺟﻤﻊ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ
ﮔﻔـﺘﻨﺪ ﺗﺴﻠﯿـﺖ ﻫﻤﻪ ﺑﺮ ﺳﺎﺣﺖ ﺧﺪﺍ

mozhgan2013
mozhgan2013
۱۳۹۲/۰۸/۲۰

یه پسره میره امامزاده میبینه یه دختری میگه خدایا یه شوهر خوب به من بده . پسره خودشو میندازه تو بغل دختره میگه خدایا هل نده

TTTaHHHa
TTTaHHHa
۱۳۹۲/۰۸/۱۶

این دنیا رابہ انانی ھدیہ میکنم کہ بہ خیالشان دنیافقط برای انہاست.....
ولی برای توآسمان را ارزو میکنم کہ ھمیشہ مانند دلت زیباست....![酷]
.
.
.
خوشحال میشم بلاگ جدیدمو بخونید و نظر قشنگتو ببینم
http://www.hamkhone.ir/member/12126/blog/view/62897/
کلیک کن ثواب داره . . .

Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۱۶

******************************

از یاد رفته
ياد بگذشته به دل ماند و دريغ

نيست ياري كه مرا ياد كند

ديده ام خيره به ره ماند و نداد

نامه اي تا دل من شاد كند

خود ندانم چه خطائي كردم

كه ز من رشته الفت بگسست

در دلش جائي اگر بود مرا

پس چرا ديده ز ديدارم بست

هر كجا مي نگرم، باز هم اوست

كه بچشمان ترم خيره شده

درد عشقست كه با حسرت و سوز

بر دل پر شررم چيره شده

گفتم از ديده چو دورش سازم

بي گمان زودتر از دل برود

مرگ بايد كه مرا دريابد

ورنه درديست كه مشكل برود

مي كشندم چو در آغوش به مهر

پرسم از خود كه چه شد آغوشش

چه شد آن آتش سوزنده كه بود

شعله ور در نفس خاموشش

شعر گفتم كه ز دل بردارم

بار سنگين غم عشقش را

شعر خود جلوه ئي از رويش شد

با كه گويم ستم عشقش را

مادر، اين شانه ز مويم بردار

سرمه را پاك كن از چشمانم

بكن اين پيرهنم را از تن

زندگي نيست بجز زندانم

تا دو چشمش به رخم حيران نيست

به چكار آيدم اين زيبائي

بشكن اين آينه را اي مادر

حاصلم چيست ز خود آرائي

در ببنديد و بگوئيد كه من

جز او از همه كس بگسستم

كس اگر گفت چرا؟ باكم نيست

فاش گوئيد كه عاشق هستم

قاصدي آمد اگر از ره دور

زود پرسيد كه پيغام از كيست

گر از او نيست، بگوئيد آن زن

ديرگاهيست، در اين منزل نيست

********************************************************



********************************************************

Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۱۶

******************************

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی

با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید



گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا

تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید



گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن

عکس یک خنجرزپشت سر پی مولا کشید



گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم

راه عشق و عاشقی و مستی ونجوا کشید



گفتمش تصویری از لیلی ومجنون رابکش

عکس حیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید



گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن

در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید



گفتمش از غربت ومظلومی ومحنت بکش

فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید



گفتمش سختی ودرد وآه گشته حاصلم

گریه کردآهی کشید وزینب کبری(س) کشید



گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق

عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید



گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین(ع)

گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید

****************************

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

چندی گذشت در غم هجران اشک تو

پرمی کشید دل به هوای محرّمت

آقا سلام ماه محرّم شروع شد

آمد بهار زخم دل ما و مرهمت

خون می شود دل همه عالم زه قصه ی

آن لحظه های آخر و گودال و آن غمت

در بین روضه غم دل من را گرفته بود

وقتی رسید روضه به انگشت و خاتمت

ما بین این همه غم و اشک وفراق وداغ

ای زینب آمدم که شوم یار و همدمت

زینب چه قدر شکل جوان مادرت شدی

با صورت کبود و همان قامت خمت

********************************************************
دوستان پیشنهاد میکنم آلبوم سپاه عشق احمد سلو رو دانلود کنید برای ایام محرم واقعا عالیه
میتونید اول توی پروفایلم گوش بدید دوست داشتید دانلود کنید
********************************************************

+++++5+++++

********************************************************

ORMAJD
ORMAJD
۱۳۹۲/۰۸/۱۶

✓ دلیل تنهاییـم را تازه فهمیدم

✓ وقتی محبت کردم و تنها شدم ، ✓ وقتی دوست داشتـم و تنها ماندم

دانستم...

✓ باید تنها شد و تنها ماند تا ” خدا ” را فهمید . . .

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۲/۰۸/۱۵

نسبتی با تقویم های جهان ندارد..

میان برگ ریزان خزان

وسط چله زمستان هم

می بینی نوشته اند بهار!

آن لحظه که تو.....خندیدی!

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۲/۰۸/۱۵

کاش فاصـــــ✈ـــــلـه ها

اجــــــازه مــــی دادن

وقـــــتی قـــــ❤ـــــلبــهـــا بــــــہ یــــاد هــــم می تـــپن

در کـــــنار هــــم بـــاشن . . .

Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۱۵

******************************************
نیمه شب آواره و بی حس و حال در سرم سودای جامی بی زوال

پرسه ایی آغاز کردیم در خیال دل بیاد آورد ایام وصال

از جدایی یک دو سالی میگذشت یک دوسال از عمر رفت و برنگشت

دل بیاد آورد اول بار را خاطرات اولین دیدار را

آن نظر بازی آن اصرار را آن دو چشم مست آهو وار را

همچو رازی مبهم و سر بسته بود چون من از تکرار او هم خسته بود

امد و هم اشیان شد با منو هم نشین و هم زبان شد با منو

خسته جان بودم که جان شد با منو ناتوان بود و توان شد با منو

دامنش شد خوابگاه خستگی این چنین آغاز شد دلبستگی

وای از آن شب زنده داری تا سحر وای از آن عمری که با او شد به سر

مست او بودم زه دنیا بی خبر دم به دم این عشق میشد بیشتر

آمد و در خلوتم دم ساز شد گفتگوها بین ما آغاز شد

گفتمش ......

گفتمش در عشق پا برجاست دل گر گشایی چشم دل زیباست دل

گر تو ذورق وان شوی دریاست دل بی تو شام بی فرداست دل

دل زه عشق روی تو حیران شده در پی عشق تو سرگردان شده

گفت .........

گفت در عشقت وفادارم بدان من تو را بس دوست میدارم بدان

شوق وصلت را به سر دارم بدان چون تویی مخمور خمارم بدان

با تو شادی می شود غم های من با تو زیبا می شود فردای من

گفتمش عشقت به دل افزون شده دل زه جادوی رخت افزون شده

جز تو هر یادی به دل مدفون شده عالم از زیباییت مجنون شده

بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش

در سرم جز عشق او سودا نبود بحر کس جز او در این دل جا نبود

دیده جز بر روی او بینا نبود همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود

خوبی او شهره عافاق بود در نجابت در نکویی طاق بود

روزگار.....

روزگار اما وفا با ما نداشت طاقت خوشبختی ما را نداشت

پیش پای عشق ما سنگی گذاشت بی گمان از مرگ ما پروا نداشت

آخر این قصه هجران بود و بس حسرت و رنج فراوان بود و بس

یار ما را از جدایی غم نبود در غمش مجنون عاشق کم نبود

بر سر پیمان خود محکم نبود سهم من از عشق جز ماتم نبود

با من دیوانه پیمان ساده بست ساده هم آن عهد و پیمان را شکست..

بی خبر پیمان یاری را گسست این خبر ناگاه پشتم را شکست

آن کبوتر عاقبت از بند رفت رفت و با دلداری دیگر عهد بست

با که گویم او که هم خون من است خسم جان و تشنه خون من است

بخت بد بین وصل او قسمت نشد این گدا مشمول اون رحمت نشد

آن طلا حاصل به این قیمت نشد عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست

با چنین تقدیر بد تدبیر نیست از غمش با دود و دم هم دم شدم

باده نوش غصه او من شدم مست و مخمور و خراب از غم شدم

زره زره آب گشتم

کم شدم.....

آخر آتش زد دل دیوانه را ......

آخر آتش زد دل دیوانه را

سوخت بی پروا پر پروانه را

عشق من .....

عشق من از من گذشتی خوش گذر بعد از این حتی تو اسمم را نبر

خاطراتم را تو بیرون کن زه سر دیشب از کف رفت فردا را نگر

اخر این یک بار از من بشنو پند بر منو بر روزگارم دل نبند

عاشقی را دیر فهمیدی چه سود ..... عشق دیرین گسسته تار و پود

گر چه آب رفته باز اید به رود ماهی بیچاره اما مرده بود...

بعد از این هم آشیانت هر کس است .... بعد از این هم آشیانت هرکس است

باش با او یاد تو ما را بس است

************************************************
+++++5+++++

************************************************