دیوار کاربران


Sara_323
Sara_323
۱۴۰۰/۰۶/۱۵

محتاج
یک فنجان چای
که پهلویش تو باشی ...

Sara_323
Sara_323
۱۴۰۰/۰۶/۱۵

باید یک نفر باشد
بدونِ غرور دوستت بدارد
آنقدر صمیمی که اگر
در مدتِ یک ساعت
برای بیستمین بار
میخواستی حالش را بپرسی
دل دل نکنی فکر نکنی
با خودت نگویی
که نکند کلافه‌اش کنم
ترسِ از چشم افتادن را
نداشته باشی!
یک نفر که حالِ تو را بلد باشد
یک نفر که بدونِ توضیح بفهمد
اینهمه بی‌قراری
دست خودت نیست!
یک نفر که غرورِ خاموشِ
تو را عشق معنا کند
نه چیز دیگری!
یک نفر که حضورش
برای روزهای تعطیل الزامی‌ست!

Sara_323
Sara_323
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

بپرس دوستم داری ؟!
بگذار بگویم من ؟! شما را ؟!
به جا نمی آورم؛ ولی ...
شما چقدر زیبایید
به فنجان قهوه‌ای دعوتتان کنم ؟!
لبخند بزن، بگو با کمال میل
بیا دوباره برای اولین بار ببینمت
در همان دیدار دلت را ببرم
بگذار اولین دوستت دارم را
دوباره بگویم
باز هم عاشقت شوم
تو یک لبخند که بزنی
من هر صبح آلزایمر می‌گیرم
و تو یک عمر اولین و آخرین
عشقم خواهی بود ...

amir0271
amir0271
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

silence says a lot more
than you think.
سکوت بیشتر از آنچه که
فکر کنی میگوید

amir0271
amir0271
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

نمکدان را که پر می‌کنی توجهی به ریختن نمکها نداری،

اما زعفران را که می‌سابی به دانه دانه اش توجه می‌کنی..!
درحالی که بدون نمک هیچ غذایی خوشمزه نیست ولی بدون زعفران ماهها و سالها می‌توان آشپزی کرد و غذا خورد..!

مراقب نمکهای زندگی‌تان باشید
ساده و بی ریا و همیشه دم دست
که اگر نباشند ، طعم زندگی تلخ می‌شود…

Sara_323
Sara_323
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

بدخواهِ کسان هیچ به "مقصد" نرسد
یک بد نکند تا به خودش، صد نرسد...

من نیکِ تو خواهم و تو
خواهی بدِ من
تو نیک نبینی و به من،
بد نرسد ...

Sara_323
Sara_323
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

بدخواهِ کسان هیچ به "مقصد" نرسد
یک بد نکند تا به خودش، صد نرسد...

من نیکِ تو خواهم و تو
خواهی بدِ من
تو نیک نبینی و به من،
بد نرسد ...

Sara_323
Sara_323
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

♥️اونیکه دلتنگشی رو تگش کن♥️
.
غافلگیرَم کن
و "دلتنگیِ" را
بی معنا ...
با یک "دوستت دارَم"
و یک "جانمِ"
بعد از شنیدنِ نامَت

Sara_323
Sara_323
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

♥️اونیکه دلتنگشی رو تگش کن♥️
.
غافلگیرَم کن
و "دلتنگیِ" را
بی معنا ...
با یک "دوستت دارَم"
و یک "جانمِ"
بعد از شنیدنِ نامَت

Sara_323
Sara_323
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

در بازی زندگی...

یاد میگیری:
اعتماد به حرف های قشنگ بدون پشتوانه،
مثل آویختن به طنابی پوسیدست..‌

یاد میگیری:
نزدیکترین ها به تو ...
گاهی میتوانند دورترین ها باشند...

یاد میگیری:
آنقدر از خودت برای روز مبادا پس انداز داشته باشی، تا بتوانی یک روزی تمام خودت رو بغل کنی و بروی ...
و در جایی که شنیده و فهمیده نشوی نمانی....

یاد میگیری :
دیوار خوب است...
سایه درخت مطلوب است...
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست..