بلاگ كاربران


  • گوش کن، دور ترین مرغ جهان می‌خواند
  • شب سلیس است، و یکدست، و باز
  • شمعدانی‌ها
  • و صدادارترین شاخه فصل،‌ماه را می‌شنوند
  • پلکان جلو ساختمان،
  • در فانوس به دست
  • و در اسراف نسیم،
  • گوش کن، جاده صدا می‌زند از دور قدم‌های ترا
  • چشم تو زینت تاریکی نیست
  • پلک‌ها را بتکان، کفش به پا کن، و بیا
  • و یا تا جایی، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
  • و زمان روی کلوخی بنشنید با تو
  • و مزامیر شب اندام ترا، مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند
  • پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت:
  • بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


toya
ارسال پاسخ
Mina398
ارسال پاسخ

لایک

dlaram
ارسال پاسخ