دیوار کاربران


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۱۸

امروز سوار يه تاڪسى شدم
صد متر جلو تر يه خانمى ڪنار خيابون ايستاده بود
راننده ى تاڪسى بوق زد و خانم رو سوار ڪرد
چند ثانيه گذشت
راننده تاڪسى : چقدر رنگِ رژتون قشنگه
خانم مسافر: ممنون
راننده تاڪسى : لباتون رو برجسته ڪرده
خانم مسافر سايه بون جلوىِ صندلى راننده رو داد پايينُ لباشو رو به آينه غنچه ڪرد.
خانم مسافر: واقعاً؟؟!
راننده تاڪسى خنديد با دستِ راست دستِ چپِ خانم مسافر رو گرفتُ نگاه ڪرد
راننده تاڪسى : با رنگِ لاڪتون سِت ڪردين؟! واقعاً ڪه با سليقه اين تبريك ميگم
خانم مسافر:واى ممنونم..چه دقتى معلومه ڪه آدمِ خوش ذوقى هستين
تلفنِ همراه من زنگ خورد و اون دو نفر گرمِ حرف زدن بودن..
موقع پياده شدن راننده ى تاڪسى ڪارتش رو داد به خانم مسافرُ گفت هرجا خواستى برى،اگه ماشين خواستى زنگ بزن به من..
خانم مسافر ڪارت رو گرفت يه چشمكِ ريزى هم زد و رفت..
اينُ تعريف نڪردم ڪه بخوام بگم خانم مسافر مشڪل اخلاقى داشت يا راننده تاڪسى...
فقط ميخواستم بگم..
تويه اين چند دقيقه ممڪنه ڪمتر ڪسی از ما به ذهنش رسيده باشه
ڪه راننده ى تاڪسى هم يك خانم بود..
.
ما با تصوراتی ڪه تويه ذهنِ خودمونِ قضاوت ميڪنيم...
______________________________

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۱۸

تولد انسان روشن شدن
کبریتی است و
مرگش خاموشی آن...

بنگر در این فاصله چه کردی؟؟

گرما بخشیده ای...؟؟
یا
سوزانده ای...؟؟!!

______________________________

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۱۸

شنیدن عبارت دوستت دارم :

برای یک مرد… او را برای مصاف با سخت ترین ها ی زندگی زره پوش می کند ...و آماده می شود ….توان می گیرد… برای آنکه بیشتر بکوشد …مرد احساس می کند حتی قدش بلند تر شده است ….چون به مرد بودنش افتخار می کند ….

شنیدن عبارت دوستت دارم :

برای زن آنچنان انرژی و توان مضاعفی برایش ایجاد می کند که آمادگی این را می یابد که لحظه ای پس از شنیدن این جمله یک خانه تکانی مفصل به راه بیاندازد …
و همه جای زندگی را با عشق… از نو بیاراید ..

شنیدن عبارت دوستت دارم :

برای فرزندت خصوصا وقتی روی دو زانو می نشینی و خودت را هم قد فرزندت می کنی و چشم در چشمش می گویی یعنی من هستم ..خیالت راحت … و یادت باشد آن شب فرزندت دیرتر ولی آرامتر و آسوده تر می خوابد پس از شنیدن این جمله از والدینش …

فرقی نمی کند معشوق باشی یا عاشق …پدر یا مادر … فرزند یا همسر

عبارت دوستت دارم را جدی بگیریم
این عبارت غوغایی به پا می کند.

نگذارید محبت و عشقتان در دنیای درونتان حبس شود .....

sun_qazvin
sun_qazvin
۱۳۹۵/۰۲/۱۸

یکی را دوست میدارم ولی افسوس

او هرگز نمیداند

نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاهم که او را دوست میدارم ولی افسوس

او هرگز نگاهم را نمی خواند

به برگ گل نوشتم من که او را دوست میدارم ولی افسوس

او برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند

به مهتاب گفتم ای مهتاب سلام من رسان و گو که او را دوست میدارم ولی افسوس

یکی ابر سیه آمد زره روی ماه تابان را بپوشانید

صبا را دیدم وگفتم صبا دستم به دامانت بگو از من به دلدارم که اورا دوست میدارم ولی افسوس

ز ابر تیره برقی جست و قاصد را میان راه بسوزانید

کنون وامانده از هر جا یکی را دوست میدارم ولی افسوس

yasharrrr
yasharrrr
۱۳۹۵/۰۲/۰۴

سلام دوست عزیز
خوبی

shirin12
shirin12
۱۳۹۵/۰۱/۲۴

همیشه، دلیل بعضی بی اعتنایی ها غرور نیست!

شاید تاوان بی تفاوتی ها را میدهیم!
تاوان روزهایی که با دل ها نامهربان بودیم
یا تاوان غروری که برای جدایی ها بنا شده بود.
حال، دنیا دنیا پشیمانی و حسرت...
دلیل بی اعتنایی، همیشه غرور نیست!
شاید یک جا نامهربانی کرده ایم...

shirin12
shirin12
۱۳۹۵/۰۱/۱۹

آنقــدر دوســتت دارم
که میدانم
روزی خــدا خواهد آمد
تا از تــو سوال کند،
چه کرده ای که اینگونه
تــو را می پرستد!

آرش
آرش
۱۳۹۵/۰۱/۱۴


hosein12345
hosein12345
۱۳۹۵/۰۱/۱۴


shirin12
shirin12
۱۳۹۵/۰۱/۰۹

یعنی می شود روزی بیایی،
آرام دستانم را بگیری
و
با بوسه ای سد کنی هزار بغض نشکسته ام
و
زمین و زمان را دوباره به خنده هایم آشنا کنی؟
یعنی می شود بیایی
در شب های دلگیری
مرا به بهشت زیبای آغوشت مهمان کنی
و این بنده نوازی زیبای تو مصادف شود با
جان دادن دوباره من در آغوشت ؟
یعنی می شود روزی بیایی و فقط باشی
اینجا،
در کنارم ؟
یعنی می شود ... ؟