دیوار کاربران
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۰۹
اعتقاد داشته باشیم : |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۰۹
اه ای دهقان فداكار |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۰۷
ســـــلام |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۰۷
به سلامتی اون پسری ک گوشه اتاق نشسته و |
|
Ali6320
۱۳۹۵/۰۳/۰۵
دلی که نشسته کنار پنجره زار می زند |
|
Ali6320
۱۳۹۵/۰۳/۰۵
دلی که نشسته کنار پنجره زار می زند |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۱۸
⇚ بسم الله الرحمن الرحیم ⇛ |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۱۸
لذت دنیا |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۱۸
دلتنگ شده ام |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۱۸
یک شب نصرت رحمانی وارد کافه نادری شد و به اخوان ثالث گفت : من همین حالا سی تومن پول احتیاج دارم . اخوان جواب داد : من پولم کجا بود ؟ برو خدا روزی ات را جای دیگری حواله کند. نصرت رحمانی رفت و بعد از مدتی بر گشت و بیست تومان پول و یک خودکار به اخوان داد . اخوان گفت این پول چیه ؟.... |