توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
آرزو کن...
- من برای تمام آدمها حالِ خوب آرزو میکنم، برای تمام قفلها کلید، و برای تمام دلها آرامشی که تمام نشدنی باشد. من برای تمام آدمها آرزو میکنم که عاشق شوند، عاشق آدمها و چیزهای خوب؛ آرزو میکنم هر صبح که چشم باز کردند، به اشتیاق هدفی لبخند بزنند، تلاش کنند و امیدوار باشند به رسیدن... آرزو میکنم برای تمام آدمها که زندگی کنند، که آرام…
نگاه به حالایمان نکن!!!
- نگاه به حالایمان نکن!!! ماهم خوب میشویم ، باران میبارد و با حالی خوش، زیر باران قدم میزنیم . اسفند است و بارانهایش و بیخیالی، اسفند است و یک قلپ چای و آرامش... هرچند که کمی خستهایم و حالمان خوب نیست، ولی هنوز هم میشود لابهلای تمام دلهرهها به صدای باران و قل قل سماور گوش داد و آرام شد. میشود به صلابت ساقههای گیاه نگاه کرد و است…
"ما"یی همیشگی،قوی و شاد ...
- واقعیت این است که برای هیچ کدام از ما نیمه ای وجود ندارد! به دنبال نیمه گمشده خود گشتن اشتباه محض است! زیرا ما اصلا نیمه نیستیم!!! هر کدام از ما یک "من" هستیم.. "من"ی که باید قوی، مستقل، شاد و آزاد باشد... درست همانطور که آفریده شده ایم ما بهترست در انتظار یک "او" باشیم اویی که تکامل و استقلال و آزادی ما را به رسمیت بشناسد و برایش احترام قائل شود.. آنگاه میشود یک "ما" شد ... "ما"یی همیشگی،قوی و ش…
ماهی قرمزها چه میخورند ؟
- یک روز از پدرم پرسیدم: ماهی قرمزها چه میخورند ؟ پدرم که میدانست اسم هر غذایی را که بیاورد از فردا تُنگشان را پر خواهم کرد از همان غذا؛ گفت: هیچی پسرم ماهی قرمزها فقط غصه میخورند ! آنقدر غصه میخورند که وقت غذا خوردنشان که میشود سیرند ! سالها گذشت تا بفهمم همهی ما ماهی قرمز هستیم ... سالها زمان میبرد تا آدمی ماهی قرمز بودنش را متوجه شود . مسلم علاد…
دروازههای شهرت را به رویم بگشا
- دروازههای شهرت را به رویم بگشا با تو آنقدر حرف دارم که با گفتن تمام نشود سالهاست من لحظاتی را زیستهام که گره به نام تو خورده دروازههای شهرت را به رویم بگشا من در آنجا با تو شهرهای دیگر را تصاحب خواهم کرد این خانهها این کوچهها این میدانها کفایت هر دویمان را نمیکند. "اُزدمیر آصف" ترجمه: قادر دلاورنژاد…
من خدایی دارم، که در این نزدیکی است
- من خدایی دارم، که در این نزدیکی است نه در آن بالاها ! مهربان، خوب، قشنگ ... چهره اش نورانیست گاه گاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من او مرا می فهمد ! او مرا می خواند، او مرا می خواهد، او همه درد مرا می داند ... یاد او ذکر من است، در غم و در شادی چون به غم می نگرم، آن زمان رقص کنان می خندم ... که خدا یار من است، که خدا در همه جا یاد من است او خدایست که همواره مرا می خواهد او م…
زندگی زیباست!
- سکوت نکن … زمزمه کن گاهی ! قدم بزن در کوچه های زندگی … و گاهی آرام پرواز کن … این آبی بیکران مال تو نباشد … مال کیست ؟ زندگی زیباست!
آرزو می کنم
- آرزو می کنم هیجان زده شوی ؛ مثلا بعد از سالها ، عشق دوران نوجوانی ات را ببینی و به یادِ اولین حرف های عاشقانه ی زندگی ات بیفتی ، مثلا بعدِ مدت ها کنار کسی بنشینی که حضورش ، ضربانِ قلب تو را تندتر کند ، مثلا از کسی که دوستش داری حرف هایی بشنوی که حالت را بهتر کند ، یا در غمگین ترین شرایط زندگی ات با عزیزترینت به یک مکان دنج و شگفت انگیز سفر کنی ، یا این که اسطوره ی زندگی ات را اتفاقی در یک خی…