دیوار کاربران


toya
toya
۱۳۹۸/۰۲/۱۶

من نمیگویم درین عالم

گرم پو، تابنده، هستی بخش

چون خورشید باش

تا توانی

پاک، روشن

مثل باران

مثل مروارید باش

hosein12345
hosein12345
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

شاد، سلامت و برقرار باشین

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

بابعضی هاحالِ آدم یک جوری میشود
یک جورِخوب ...
از آن خوب هایی که شبیه خوردن آب یخ وسط گرمای تابستان است ،
یاشاید هم شبیه خوردن گوجه سبزبانمک است که به تلخی هم نمی زند ،
شبیه قدم زدن در زیر باران ....
میدانی آدم خیالش یک جورِخاص راحت است ،
راحت از آن که خوبیشان هیچوقت
ته نشین نمیشود ...
این جور آدم ها شبیه فرش رنگ به رنگ نمیشوند ،
شبیه باران می مانند !
همین قدر لطیف ...
همین قدر آرام ...
همانقدر دلنشین ...

SsaYeH
SsaYeH
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

SsaYeH :
چی بانو جان؟
چی اذیتت میکنه

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─

بهترین کارو خدامیکنه، جواب هیشکیو نمیده

اینارو می بینی ک شاد و خرم دارن ب زندگیشون ادامه میدن و اذیت شدنش واس خودمون مونده
اما بازم خدابزرگه
_____________این نیز بگذرد_______________

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

چی بانو جان؟
چی اذیتت میکنه

SsaYeH
SsaYeH
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

او شراب بوسه مي خواهد ز من
من چه گويم قلب پر اميد را

او به فكر لذت و غافل كه من
طالبم آن لذت جاويد را

فروغ فرخزاد

SsaYeH
SsaYeH
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

کاش
دلها آنقدر پاک بود
که برای گفتن
" دوستت دارم"
نیازی به قسم خوردن نبود

فروغ فرخزاد

SsaYeH
SsaYeH
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

وقتی که زندگی من
هیچ چیز نبود
هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم
باید ، باید ، باید
دیوانه وار دوست بدارم
کسی را که مثل هیچکس نیست

فروغ فرخزاد

SsaYeH
SsaYeH
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست
دل من
که به اندازه یک عشقست
به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد
به زوال زیبای گلها در گلدان
به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای
و به آواز قناری ها
که به اندازه یک پنجره می خوانند
آه سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من
آسمانیست که آویختن پرده ای آن را از من می گیرد
سهم من پایین رفتن از یک پله متروکست
و به چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن

فروغ فرخزاد

SsaYeH
SsaYeH
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

من خواب دیده ام که کسی می آید
من خواب یک ستاره ی قرمز دیده ام
و پلک چشمم هی می پرد
و کفشهایم هی جفت میشوند
و کور شوم
اگر دروغ بگویم
من خواب آن ستاره ی قرمز را
وقتی که خواب نبودم دیده ام
کسی می آید
کسی دیگر
کسی بهتر
کسی که مثل هیچ کس نیست
مثل پدر نیست
مثل انسی نیست
مثل یحیی نیست
مثل مادر نیست
و مثل آن کسی ست که باید باشد
و قدش از درختهای خانه ی معمار هم بلندتر است

فروغ فرخزاد