توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
یه شبی مرده مست و تلو تلو خورون میاد خونه از اون جایی ک تعادل نداشته میخوره به گلدونی که زنش خیلی دوست داشته
با خودش میگه واااای صبح که پاشه ببینه حسابی عصبانی میشه و شروع میکنه به دعوا و تا شب ادامه میده
اون شب همون دمه گلدون خوابش میبره
صبح که بیدار میشه میبینه زنش براش یادداشت گذاشته ک عزیزم برای این که غذای مورد علاقتو درست کنم باید میرفتم خرید زود میام پیشت عشقم خیلی دوست دارم
مرده که انتظار نداشته حسابی تعجب میکنه میره از بچش میپرسه جریان چیه
بچش میگه دیشب که اومدی خونه مامان بردت رو تخت وقتی که خواست لباساتو کفشاتو در بیاره تو گفتی آهای خانوم برو کنار به من دست نزن من ازدواج کردم
نظرات دیوار ها
خیلی قشنگ بود. واقعا کیف کردم.
عجبا.....
مستی و راستی
بهله بهله
مرسی
khh
باحال بود
مرسی
عالی بود
مرسی
عالی بود
که اینطور!
مرسی
دستت نه درده
مرسی
هه
هه هه هه
مستی بالاخره یه جا بدرد خورد.
مرسی
like+5
هههههههههههه
جالب بود
سپاس
جالب بود مرسی
mastio rasti dg hihihiiii damesh garm mersi dostam
دمش گرم ایول
"میسیییییییییی
مرسی
یعنی جمله ای که گفته بود اقدر مهمه؟
خخخخخخخخخخخخخخ
ممنون