دیوار کاربران


mahyar0171
mahyar0171
۱۴۰۰/۰۱/۰۷

اگر چه یادمان می‌رود که عشق تنها دلیل زندگی است

اما خدا را شکر که نوروز هر سال

این فکر را به یادمان می‌آورد.

پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند.❤️❤️

raha1374
raha1374
۱۳۹۹/۰۲/۰۸

سلام دوست عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه
من اشتباهی کلیک کردم رو درخواست دوستی، لطفا ردش کنید
مرسی

rayan_send
rayan_send
۱۳۹۹/۰۱/۱۵

سلام بهار جان دوست قدیمی و مهربانم

سال نو مبارک
امیدوارم کورنا ازت دور باشه

rayan_send
rayan_send
۱۳۹۹/۰۱/۱۵

هرگز خودتان را با هیچ کس دیگر در این جهان مقایسه نکنید اگر این کار را بکنید به خودتان توهین کرده اید “بیل گیتس”


+ 5

mehdi84
mehdi84
۱۳۹۸/۰۷/۲۵

همه جا دکان رنگ است همه رنگ می فروشد
دل من به شیشه سوزد همه سنگ می فروشد
به کرشمه نگاهش دل ساده لوح ما را
چه به ناز می رباید چه قشنگ می فروشد
شرری بگیر و آتش به جهان بزن تو ای آه
ز شراره یی که هر شب دل تنگ می فروشد
به دکان بخت مردم که نشسته است یارب
گل خنده می ستاند، غم جنگ می فروشد
دل کس به کس نسوزد به محیط ما به حدی
که غزال چوچه اش را به پلنگ می فروشد
مدتیست کس ندیده گهری به قلزم ما
که صدف هر آنچه دارد به نهنگ می فروشد
ز تنور طبع فانی تو مجو سرود آرام
مطلب گل از دکانی که تفنگ می فروشد

mehdi84
mehdi84
۱۳۹۸/۰۷/۲۴

به سلامتی اونیکه خیلی سال پیش بی نهایت دوسش داشتم. اونیکه که هنوز هدیه ش رو دست نخورده نگه داشتم.
نفرین به منی که قدرش رو ندونستم.
به سلامتی بهار
امیدوارم که منو یادش بیاد.

mehdi84
mehdi84
۱۳۹۸/۰۷/۲۳

تو را به جای همه زنانی که نشناخته‌ام دوست می‌دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی‌زیسته‌ام دوست می‌دارم
برای خاطر عطر گسترده بیکران و برای خاطر عطر نان گرم
برای خاطر برفی که آب می‌شود، برای خاطر نخستین گل

برای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمی‌رماندشان
تو را برای خاطر دوست داشتن دوست می‌دارم
تو را به جای همه زنانی که دوست نمی‌دارم دوست می‌دارم.

جز تو، که مرا منعکس تواند کرد؟ من خود، خویشتن را بس اندک می‌بینم.
بی تو جز گستره بی کرانه نمی‌بینم میان گذشته و امروز.
از جدار آینه خویش گذشتن نتوانستم
می‌بایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم
راست از آنگونه که لغت به لغت از یادش می‌برند.

تو را دوست می‌دارم برای خاطر فرزانگیت که از آن من نیست
تو را برای خاطر سلامت
به رغم همه آن چیزها که به جز وهمی نیست دوست می‌دارم
برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی‌دارم
تو می‌پنداری که شکی، حال آنکه به جز دلیلی نیستی
تو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا می‌رود
بدان هنگام که از خویشتن در اطمینانم.

تقدیم به بهار.

00arminkarimi
00arminkarimi
۱۳۹۸/۰۶/۱۲

سلاملکممممم
+5

https://xakameh.com/wp-content/uploads/2017/05/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B6-%DB%B0%DB%B5-%DB%B1%DB%B1_%DB%B2%DB%B1-%DB%B3%DB%B0-%DB%B1%DB%B2-768x512.jpg

ERFAN92
ERFAN92
۱۳۹۸/۰۶/۰۳

در بازی زندگی یاد میگیری:
اعتماد به حرف های قشنگ
بدون پشتوانه ...مثل آویختن
به طنابی پوسیدست..‌

یاد میگیری:
نزدیکترین ها به تو ...گاهی
میتوانند دورترین ها باشند...

یاد میگیری :
دیوار خوب است...
سایه درخت مطلوب است...
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست

dada1animal
dada1animal
۱۳۹۸/۰۶/۰۲


درود بر شما