خانومه تو اتوبان رانندگی میکرد که یه ماشین با سرعت ازش سبقت میگره
و آینه بغلشو میزنه،از قضا راننده اون ماشین هم یه خانوم بود

میزنه کنار زنگ میزنه پلیسِ بزرگ راه شکایت میکنه
مامور میاد میگه ماشین چی بود؟
پلاکش چند بود؟ رنگش چی بود؟
میگه والله نمیدونم ولی یه خانم بود سی ساله، موهاش مش بود ، رنگ چشش عسلی ،
سینه ریز طلا، بینی عمل کرده ، ونامزد نداشت چون حلقه دستش نبود

در کودکی
وسعت کوچ
از کوچه به کوچه بود.
در معبر لذتی کوتاه از هر نسیم...
بیدار شدیم!
به خواب رفتیم!
کوچه تنگ شد.
خیابان وسوسه آفرید.
خلوت خاطره فرسود...
و ما معنای کوچ را گم کردیم..!!

بیایید
افسون دلهای دریایی باشیم
دلهایی که با سمــفونی آرامش
بهترین‌ها را برای همه آرزو می‌کنند ...

باکی از سرما ندارم ،
سبز و سخت و محکمم
چون گلِ خشخاش ،
دائم ، تشنه ی روئیدنم
هرکسی شاید به جایم بود ،
قطعا می بُرید !
من ولی با صبر ،
رویِ درّه ها ، پل می زنم ...
من زمین هم میخورم
حتی قوی تر میشوم
صد «هدف» در قلبِ افکارِ خودم ، آبستنم ..

نسیم دلکشی درجان صبح است

هزاران شعر در دیوان صبح است

دو فنجان چایی از عشق لبریز

بشو بیدار این فرمان صبح است

بفرمایید صبحانه
************************
https://fa.shafaqna.com/media/2017/02/irendaya.com_-45.jpg?x68401

دلمان به مستحبی خوش است

که جوابش واجب

سلام

➷➎➹

گفتم چشمم ، گفت به راهش می‌دار
گفتم جگرم ، گفت پر آهش می‌دار
گفتم دل من ، گفت چه داری در دل ؟
گفتم غم تو ، گفت نگاهش می‌دار ...

و من
همه‌ی جهان را
در پیراهن گرم تو
خلاصه می‌کنم !

“احمد شاملو”

شاد و تندرست باشید

با تقدیم احترام