خلسه تنها یک روزنه نیست

یک آغاز است یک پایان

یک مسیر خلسه تنها آزادی نیست

حتی یک اسیر

من پُر از آرامشم با تو پُر از آرامشی واسم

چشای تو بدونِ حتی هیچ آرایشی نازن

خلسه ، خلع سلاح

قوی اما بی حس

شلوغ اما بی کِس

قطع جناح

ببین اگه بارون بباره چترت میشم
افتاب بتابه ابرت میشم
بخوای که بمونی بام تا ابد
یه نفس هم صدای قلبت میشم
بردیا - متبحر

تو نباشی یکی بهتر

مگه قبل اینکه تو اصلاً باشی

طبیعت مارو لنگ میذاشت؟ نه

یکی مثل خودت میاد پیشم ، یا منم یکی مثل خودت میشم

اصلاً کی فکرشو میکرد که بخواد اینطوری شه

خرِ ما دُم نداشت از کرگیش هم

میگن کسیو از رو بدیای گذشتش قضاوت نکن

شاید سحر توبه کرده باشه ، خُب این درست

اما من میگم هیچ وقت هم کسیو از رو خوبیای گذشته اش قضاوت نکن

حالا که عشق تو خورد به در دیوار ، دورت شده پُر تفریحات

من بیدار بمونم کل شب چی کار و ، منم میشم موقع تفریح باهات

حالا شب منم تنهایی رو تخت ، بی هم میگذره تنهاییمون سخت

تو حوصله ات سر رفته بود ، من چرا بخوابم تنهایی اونوقت