بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
میزنم به سلامتی...
- تعداد نظرات : 1
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
- نمايش ها : 352
میزنیم به سلامتی اون قاضی که متهم رفیقش بود و به جای اینکه حکم بده استعفا داد .... به سلامتی پدری که بچه کوچکیش خواست آمپول بزنه گفت بابا درد داره بزا دستت گاز بگیرم... با اینکه دست بابا کبود شده بود/ گفت دیدی پسرم درد نداشت.... ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﭘﺪﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﺮﺍﺷﯿﺪﻥ ﻣﻮﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺳﺮﻃﺎﻧﺶ ﮔﺮﯾﻪ ﯼﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ.. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻭ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﭘﺮ ﺍﺯ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ :ﺣﺎﻻ ﺗﻮﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﻨﻮ ﺑﺘﺮﺍش... به سلامتی بابایی که دخترکوچولوش زنگ زد بهش گفت :بابا داری میای خونه پاستیل میخری؟ ولی وقتی جیبشو نگاه کرد و دید نمیتونه ماشینشو زد کنار خیابون و آروم پیاده شد و گفت :آزاااادی آزادی ۲ نفر... ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ دختری ﮐﻪ ﺍﺯﭘﺸﺖ ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﺎﺭﻧﺠﯽ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺗﻤﯿﺰﮐﺮﺩﻥ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﺎ ﺑﻮﺩ ﻭﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﭘﺪﺭ ﻣﻦ ﺭﻭﺯﯼ ﺣﻼﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﯿﺎﺭﻩ سلامتی اون پسرائیکه وقتی یه شب تنها از یه کوچه رد میشی سرشون و میندازن پائین از بقلت رد میشن که احساس امنیت کنی... سلامتی دختری که تو حسرت یه داداش موند ولی به کسی نگفت داداش!!!!!! سلامتی مادر که بخاطر ما شکمشو بزرگ کرد... خط چشمشو با عینک عوض کرد... مهمونی های شبانه را با بیدارموندن کنار ما عوض کرد... کیف پولشو با پوشک عوض کرد... سلامتی مادر که همه چیزشو با عشق عوض کرد... به سلامتی مبصر کلاس که کتک رو خودش خورد ولی نگفت کار کی بود!! ﺳﻼﻣﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮﯼ ﮐﻪ ﺻﺎحب ﮐﺎﺭش ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﺯﺩ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﺶ؛ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﻟﺒﺎﺳﺸﻮ ﻋﻮض ﮐﻨﻪﺑﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ اما ﯾﺎﺩ ﺧﺮﺝ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﺮﯾﻀﺶ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﯾﺎﺩ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﺧﻮﻧﻪ، ﺟﻬﯿﺰﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮش، ﺷﻬﺮﯾﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﭘﺴﺮﺵ... ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺻﺎحب ﮐﺎﺭﺵ ﮔﻔت ببخشید... و به سلامتی تویی که باهر به سلامتی که گفتم دلت بیشتر گرفت
عالی بود ممنون سیگار نکش خوب نیست