دیوار کاربران


alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۰۲/۱۱

معلم :

هرکی سوال بعدی منو جواب بده میتونه بره خونه . . .

شاگرد کیفشو از پنجره میندازه بیرون !

معلم با عصبانیت :

کی اون کیفو انداخت بیرون ؟

من بودم آقا ،

خداحافظ

واقعا بچه ها زرنگ شدن !!!!!!!!!!!!
.

rashidian
rashidian
۱۳۹۲/۰۲/۱۰

وقتي چشمانم را ميبندم
وبه گذشته برميگردم
ميبينم خدايم درست درجايي
دستانم را گرفت؛
كه مي توانست مچم را بگيرد!!!

rashidian
rashidian
۱۳۹۲/۰۲/۱۰

دلگيرم از مرغهايي كه دانه خوردنشان پيش ما بودوحالابراي ديگران تخم ميگذارند،
ولي ميدانم روزي بوي كباب شدنشان به مشامم ميرسد.

rashidian
rashidian
۱۳۹۲/۰۲/۱۰

وقتي بنارا به رفتن گذاشت
او با هرسيب كرم خورده اي
وسوسه ميشود
پس همان بهتر كه نباشد
بزاربرود وبا همان سيب كرم خورده خوش باشد

rashidian
rashidian
۱۳۹۲/۰۲/۱۰

اسير ظلمتم!
ماه من!
كجا ماندي؟؟؟
من تنها به اعتبار تو فانوس
نياوردم....

immortal20
immortal20
۱۳۹۲/۰۲/۱۰

فکر مي
کرديم عاشقي هم بچگيست .........
اما حيف اين تازه اول يک زندگيست .........
زندگي چيزيست شبيه يک حباب ......
عشق آبادي زيبايي در سراب .....
فاصله با آرزوهاي ما چه کرد ....
کاش مي شد در عاشقي هم توبه کرد .

jamalkhan
jamalkhan
۱۳۹۲/۰۲/۱۰

تو چه گفتی سهراب؟

قایقی خواهم ساخت ...

با کدوم عمر دراز؟

نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند

با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد

سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت

پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت

بیخیال قایق ....

یا که میگفتی ....

تا شقایق هست زندگی باید کرد؟

این سخن یعنی چه؟

با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد

ورنه این شعرو سخن

یک خیال پوچ است

پس اگر میگفتی ...

تا شقایق هست، حسرتی باید خورد

جمله زیباتر میشد

تو ببخشم سهراب ...

که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم

بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا

بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، نوجوانی پیرم

زندگی رویا نیست

زندگی پردرد است

زندگی نامرد است، زندگی نامرد است!

NeDa
NeDa
۱۳۹۲/۰۲/۰۹

کوتاهترین فاصله برای گفتن دوستت دارم یه لبخنده …
نیشتو میبندی یا بزنم فکتو بیارم پایین ؟
++++++

saharjojobala
saharjojobala
۱۳۹۲/۰۲/۰۸

می شود در همین لحظه

از راه برسی و

جوری مرا در آغوش بگیری

که حتی عقربه ها هم

جرات نکنند

از این لحظه عبور کنند؟؟؟

و من به اندازه ی تمام روزهای

کم بودنت

تو را ببویم و

... در این زمان متوقف

سالها در آغوشت زندگی کنم

بی ترس فردا ها...

saharjojobala
saharjojobala
۱۳۹۲/۰۲/۰۸

ازشنبه درون خود تلنبار شدیم

تا آخر پنج شنبه تکرار شدیم

خیر سرمان منتظر دیداریم

جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم . . .