دیوار کاربران


кнαησσм gσℓ
кнαησσм gσℓ
۱۳۹۹/۱۲/۲۵

الهے در سڪوت شب
ذهنم را آرام ڪن
و مرا در پناه خودت
به دور از هیاهوی این جهان بدار
خدایا
بنده ای ناآگاهم
و در جستجوےآگاهی
بی قرار بودم و تو قرارم دادے....
شبتون بخیر

↩ᄊªフ¡Ð☯
↩ᄊªフ¡Ð☯
۱۳۹۹/۱۲/۲۵

+

кнαησσм gσℓ
кнαησσм gσℓ
۱۳۹۹/۱۲/۲۳

برای قشنگ شدن
زندگیتون فقط کافیه
"بخندید"

"همین الان و بی دلیل"

‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌

shab
shab
۱۳۹۹/۱۲/۲۳

انسان همیشه آن طور که احمقانه با همنوع خود رفتار می کند ، با یک اتومبیل یا موتورسیکلت رفتار نمی کند. وقتی اتومبیل خراب می ‌شود ، این کار او را حمل بر گناه نمی داند. او نمی گوید تو یک اتومبیل شرور هستی پس دیگر به تو بنزین نمی دهم تا یاد بگیری خودت حرکت کنی. بلکه صاحب اتومبیل تلاش می کند که مشکل آن را بیابد و حل کند. انسان حداقل باید همین رفتار را با همنوع خود داشته باشد.

برتراند_راسل
چرا_مسیحی_نیستم

++5

shab
shab
۱۳۹۹/۱۲/۲۲

خوبم؛
شبیه گلدانی که در
کنار پنجره ی یک خرابه
به گل های سرخ باغ خیره شده ‌است
خوبم؛
شبیه کشتی متروکه ای در خشکی که می داند دیگر به آب نمی افتد
خوبم؛ شبیه گرامافونی که در کنج خانه سال هاست سکوت کرده است
خوبم...
و دلتنگی هنوز مرا از پا درنیاورده است.

++5

кнαησσм gσℓ
кнαησσм gσℓ
۱۳۹۹/۱۲/۲۰


آرزو می کنم خنده ات
تنها بـه عادت مرسومـ
عکس گرفتن نبوده باشد
و تـو خندیده باشی
در آن لحظه از تـه دل
چرا که خنده تـو
جهان را زیبا می کند♥️

- یغما گلرویی

seldaaa
seldaaa
۱۳۹۹/۱۲/۱۹


shab
shab
۱۳۹۹/۱۲/۱۷

اسارت زمان

خیره میشوم ،گویا چشمانم را دیگرسویی نمانده ،
آن دورترها که گویا دیگر قابل مشاهده نیست،
آنها گذرکرده اند ودیگر اسیرزمان نیستند.
بیشترخیره میشوم .
زبان ،عاجز ازسخن وقلم عاجزازتوصیف .
روزگارعجیبیست .این طرف ،عده ای
انگشت به دهان .آنطرف تر،برخی دچارعدم تمرکز
فقط روزگار میگذرانند .
اینجاست که یادسخن حضرت حافظ میفتم .
"برلب جوی بنشین و گذرعمرببین "
گذری که متعجبم ازاسارت زمان.
روزگاری که همه ازنامردی سخن می گویند ،
زمان قدرت خودرا برما نشان می دهد .
درواقع اوست که برماحکمرانی می کند .
این ماییم که باید حواسمان را جمع کنیم
تا ازاسارت زمان رهایی یابیم .
چگونه ؟ساده بگویم :باغلبه برآن ،بهره وری
صحیح ،باکنترل آن ،بدون آنکه آب ازآب تکان بخورد .
اینک که زمان ،فرصتی برایمان فراهم کرده و
خودمی گوید:آدم باید لقمه به اندازه ی دهانش
بگیرد ،پس گوش فراده واستفاده مطلوب ببر
وزمان رادردست گیر وازاسارت آن رها شو.

شعارزمان "آفتاب لب بومه "

#نویسنده :ندا_کمیجانی

++5

shab
shab
۱۳۹۹/۱۲/۱۶

من دختر زاده شدم
تا عروسک و جارو بدستم دهند
طراز پیرهن مردان را زر کشم
وغبار خانه بروبم

برادرم در کوچه بازی می کند
برادرم با دوچره به کوچه میزند.
من درکنج خانه می مانم

من دختر زاده شدم
در فصل سوال و جست وجو
چرایم بی جواب ماند و
جست و جوهایم بی حاصل.

برادرم در خم وپیچ کوچه ها
در بازی با خاک و سنگ
زندگی تجربه می کند.
تجربه من از دیوارها برنمی گذرد.
من کوچه ها را نمی شناسم.
من دختر زاده شدم
تا در طلوع بلوغ
چشم وحشت زده ام
چون چشم آهوئی بی قرار
رازمرابرملا کند.
برادرم امشب به خانه نیامد
او دیگر برای خود مردی ست.
من دخترزاده شدم
تادرپس هرجنگی بازنده باشم
ودر اطاله صلح قربانی شوم.
درجنگ
سربازن مغول و نوچگان تیمور
غریودرد مرا در گنبد مینای آسمان طنین افکن کنند.
در صلح امیر وخادمانش
در پس هرچنگی
خواهرانم جامه پلشت فاحشگان را برتن می کنند
در آرامش صلح
در مجلس عشرت سروران خویش ساغر می گردانند.
من
آری
دختر زاده شدم.

مهوش_قدیریان
روزجهانی زن
#8march

farzad_nasiry
farzad_nasiry
۱۳۹۹/۱۲/۱۵

هيچ انسانی به اندازه‌ی کسی كه بسيار سفر كرده و هزار بار طرز تفكر و سبك زندگی‌اش را عوض كرده ، كامل نيست ...