دیوار کاربران


Amir_sam
Amir_sam
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

Amir_sam :
آزادی آدمی اگر براساس حساسیتای روی سطح به وجود بیاد،
قطعا انفرادی چیزیه که خودش برای خودش ساخته

رسیدیم به مبحثِ زیبای هرمنوتیک و تأویل و برداشت از متن!

یکی از زیبایی‌های علم «تعریف مفهومی» است

یعنی نویسندهٔ محققِ آشنا به روش‌های علمی

قبل از پرداختن به موضوعِ مدنظر

ابتدا مفاهیم رو تعریف می‌کنه اونم به شکل دقیق

مثلاً می‌خوام از آزادی حرف بزنم، اولش تعریفی که از آزادی دارم رو مفصل بیان می‌کنم

اینجوری با مخاطبان یه قرارداد و توافق‌نامه‌ای نامرئی بسته می‌شه

و همه متوجه می‌شن که منظور محقق از آزادی یعنی چی

لذا هر کسی برداشت خودش رو از آزادی به متن نویسنده سرایت نمی‌ده

shahabodin1373
shahabodin1373
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

Amir_sam :
خخخ

نه دیگه

یا ربِّ قوّ علی خدمتک جوارحی

که شنیدم خدمت به خلق‌الله بالاترین عبادت‌هاست...

اینجوریش قشنگه
همونجور ک میگن
مهربونیت قشنگه همزبونیت قشنگه

Amir_sam
Amir_sam
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

Amir_sam :
همون زگهواره تا گور دانش بجوی
ولی حرصاً علی علم
نشه تک خوری علی علم :D

خخخ

نه دیگه

یا ربِّ قوّ علی خدمتک جوارحی

که شنیدم خدمت به خلق‌الله بالاترین عبادت‌هاست...

shahabodin1373
shahabodin1373
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

Amir_sam :
«حس آزادی»

به نظرم اگه حتی به فردی که در طول عمرش پاش رو از روستا یا شهرشون بیرون نذاره

یه نامه از طرف دادگستری بیاد که توش حکم زیر براش صادر شده:

آقا یا خانم فلانی

طبق این حکم، شما تا ابد اجازهٔ رفتن به کرهٔ ماه را ندارید.

.......

شاید خوانندهٔ حکم در ابتدا خنده‌اش بگیره و مسخره کنه

ولی یه مدت بعد نسبت به ماه حساس خواهد شد و هر جا صحبت از ماه بشه یا ماه رو ببینه یا تکنولوژی‌های جدید سفر به ماه رو بشنوه، حسرت در وجودش آروم آروم جوانه خواهد زد و بزرگ و بزرگ‌تر خواهد شد...

کار به جایی خواهد رسید که کرهٔ زمین بهش تبدیل به زندان خواهد شد!

این «حس آزادی» یکی از نیازهای اساسی آدمیزاده

یکی رو توی زندون یا انفرادی حبس می‌کنن

یکی رو با فسخ مجوز و فعالیت دلخواه

خلاصه وای به روزی که حس آزادی‌ات خدشه‌دار بشه!

آزادی آدمی اگر براساس حساسیتای روی سطح به وجود بیاد،
قطعا انفرادی چیزیه که خودش برای خودش ساخته

shahabodin1373
shahabodin1373
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

Amir_sam :
خخخ

حرص و طمع ناپسندِ الّا حریص علم بودن

حرصاً علی علم

همون زگهواره تا گور دانش بجوی
ولی حرصاً علی علم
نشه تک خوری علی علم

Amir_sam
Amir_sam
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

Amir_sam :
وسوسه برای نوشتن و خوندنم ترسناکه بنظرم :D

خخخ

حرص و طمع ناپسندِ الّا حریص علم بودن

حرصاً علی علم

Amir_sam
Amir_sam
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

«حس آزادی»

به نظرم اگه حتی به فردی که در طول عمرش پاش رو از روستا یا شهرشون بیرون نذاره

یه نامه از طرف دادگستری بیاد که توش حکم زیر براش صادر شده:

آقا یا خانم فلانی

طبق این حکم، شما تا ابد اجازهٔ رفتن به کرهٔ ماه را ندارید.

.......

شاید خوانندهٔ حکم در ابتدا خنده‌اش بگیره و مسخره کنه

ولی یه مدت بعد نسبت به ماه حساس خواهد شد و هر جا صحبت از ماه بشه یا ماه رو ببینه یا تکنولوژی‌های جدید سفر به ماه رو بشنوه، حسرت در وجودش آروم آروم جوانه خواهد زد و بزرگ و بزرگ‌تر خواهد شد...

کار به جایی خواهد رسید که کرهٔ زمین بهش تبدیل به زندان خواهد شد!

این «حس آزادی» یکی از نیازهای اساسی آدمیزاده

یکی رو توی زندون یا انفرادی حبس می‌کنن

یکی رو با فسخ مجوز و فعالیت دلخواه

خلاصه وای به روزی که حس آزادی‌ات خدشه‌دار بشه!

shahabodin1373
shahabodin1373
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

Amir_sam :
امروز ۵ تا کتاب ناب خریدم

بعدش تلفنم زنگ خورد و با اصرار که باید شام بیایی و مهمونمون باشی

کتابام رو بغل کردم و رفتم منزلشون

الانم همشون خوابیدن و خاموشی زدن

و

من نمی‌تونم با کتابام عشق‌بازی کنم

چقدر وسوسهٔ خوندنشون رو دارم

و

«وسوسهٔ نوشتن»

وسوسه برای نوشتن و خوندنم ترسناکه بنظرم

shahabodin1373
shahabodin1373
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

آمین

Amir_sam
Amir_sam
۱۴۰۱/۰۱/۰۵

امروز ۵ تا کتاب ناب خریدم

بعدش تلفنم زنگ خورد و با اصرار که باید شام بیایی و مهمونمون باشی

کتابام رو بغل کردم و رفتم منزلشون

الانم همشون خوابیدن و خاموشی زدن

و

من نمی‌تونم با کتابام عشق‌بازی کنم

چقدر وسوسهٔ خوندنشون رو دارم

و

«وسوسهٔ نوشتن»