دیوار کاربران
shahryar_2012
۱۳۹۲/۰۷/۰۲
فـامیـلِ دور: آقـای مجـری من با زوری که در ایـن خــر میبینـم افـق های روشنـی در برابـر خـودم میبینـم.... |
|
mss110
۱۳۹۲/۰۶/۲۸
آدم ها فقط ادم هستند نه کمتر نه بیشتر |
|
00negar00
۱۳۹۲/۰۶/۲۸
یکی از آرزو هام اینه که خواننده نشم |
|
mss110
۱۳۹۲/۰۶/۲۸
نمی نویسم … |
|
PARSAALBOORZ
۱۳۹۲/۰۶/۲۸
scarlet :
اوایل ترم بود.صبح زود بیدار شدم که برم دانشگاه.
چون عجله داشتم بجای 5000 تومنی یه پونصدی از کشوم برداشتمو زدم بیرون. سوار تاکسی که شدم دیدم اووووف یکی از پسرای آس و خوشتیپ کلاس جلو نشسته! یه کم که گذشت گفتم بزار کرایه شو حساب کنم نمک گیر شه بلکه یه فرجی شد! با صدایی که دو رگه شده بود پونصدی رو دادم به راننده و گفتم: کرایه ی آقارو هم حساب کنید! پسره برگشت عقب تا منو دید کلی سلام و احوالپرسی و تعارف که نه ... اجازه بدین خودم حساب میکنم و این حرفا! منم که عمرا این موقعیتو از دست نمیدادمو کوتاه نمی اومدم! می گفتم به خدا اگه بزارم!تمام این مدتم دستم دراز جلوی راننده! همه شم میدیدم نیشِ راننده بازه! خلاصه گذاشت حسابی گلوی خودمو پاره کنم، بعدش گفت : چطوره با این پونصدی کرایه ی بقیه رو هم تو حساب کنی؟! یهو انگار فلج شدم.آخه پول دیگه ای نداشتم! الکی سرمو کردم تو کیفمو وقت کشی تابلوُ که دیدم آقای خوشتیپ کرایه ی جفتمونو حساب کرد!ولی از خنده داشت میترکید! :| داشت گریه ام می گرفت که اس.ام.اس داد و گفت: پیش میاد عزیزم ناراحت نباش! موافقی ناهارو با هم بخوریم؟! حالا من بیچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم! :( خلاصه عین اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم : باشه !! این شد که ما چند ماهه باهم دوستیم ولی یه بار که گوشیشو نگاه کردم دیدم اسمِ منو "مستضعف" سیو کرده ..! حرف نداش... |
|
PARSAALBOORZ
۱۳۹۲/۰۶/۲۷
از اینکه بما سرزدی مرسی |
|
sidarta
۱۳۹۲/۰۶/۲۴
لبخند تو خلاصه ی خوبیهاست لختی بخند خنده ی گل زیباست5+ |
|
hannan
۱۳۹۲/۰۶/۲۱
در محفل اگر دوست نباشد که صفا نیست / هر آب روان در همه جا آب بقا نیست / ای دوست بیا روشنی محفل ما باش / ما را طمعی از تو به جز مهر و وفا نیست |
|
maryam1982
۱۳۹۲/۰۶/۲۱
کاش ؛ |
|
maryam1982
۱۳۹۲/۰۶/۲۰
اوایل ترم بود.صبح زود بیدار شدم که برم دانشگاه. |