دیوار کاربران


loveriran74
loveriran74
۱۳۹۳/۱۲/۰۸

http://www.hamkhone.ir/member/75924/blog/view/189196--/

5+

zAfDa
zAfDa
۱۳۹۳/۱۲/۰۷

زندگیست دیگر!

همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست،

همه سازهایش کوک نیست!

باید یاد گرفت با هر سازش رقصید،

حتی با ناکوک ترین ناکوکش...

اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن!

حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد...

به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند،

به این سالها که به سرعت برق می گذرند....


marya1370
marya1370
۱۳۹۳/۱۲/۰۷

به جـــای ساعت …

نــوار سیـــاهی …

به مچ دســـتم بستـــم …

زمــان بــرای مــن مـتوقف شــد …

و …

مـن پیمــان خـود رابـا هـرچـه زمـان اسـت …

و …

هـرچـه مـربـوط بـه آن اسـت …

شکستـــم

loveriran74
loveriran74
۱۳۹۳/۱۲/۰۶

http://www.hamkhone.ir/member/75924/blog/view/188619--/

5+

zAfDa
zAfDa
۱۳۹۳/۱۲/۰۵

شروع رسمی ترم در سایت دانشگاه: ۱۵ بهمن
حضور دانشجویان سر کلاس ها: ۱۰ اسفند
تعطیلی قبل از عید: ۱۵ اسفند
شروع کلاس ها بعد از عید: ۱ اردیبهشت
پایان کلاس ها: ۲۰ اردیبهشت
سر جمع ۲۵ روز

Ayeh
Ayeh
۱۳۹۳/۱۲/۰۴

یادش آرومم میکنه

http://www.hamkhone.ir/member/13140/blog/view/188211/

★گل بهاری★
★گل بهاری★
۱۳۹۳/۱۲/۰۳

اشــــــــــک

عنوان بلاگ جدیدمه ممنون میشم سربزنید

http://www.hamkhone.ir/member/19860/blog/view/187831/


reyhaneh
reyhaneh
۱۳۹۳/۱۲/۰۳

مردی باپدرش در سفر بودکه پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید: «چه کسی برای مرده های شما نماز می خواند؟».
چوپان گفت: «ما کسی را برای این کار نداریم».خودم نماز آنها را می خوانم.
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستادویکی دو کلمه زمزمه کرد و گفت: «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت:بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد. از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد، با خداوند گفتم: “خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار میکنی ؟؟؟؟؟؟
دعا برای رفتگانمان فراموش نشه

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

+5

Ayeh
Ayeh
۱۳۹۳/۱۲/۰۱

لبخند زورکی

http://www.hamkhone.ir/member/13140/blog/view/187453/