دیوار کاربران


علی
علی
۱۳۹۶/۰۳/۲۲

http://up.hamkhone.ir/6/5bc75db6a22cbeeedb701e0b45f7c28a.jpg

علی
علی
۱۳۹۶/۰۳/۲۱

اوقاتتون بخیر
http://www.hamkhone.ir/member/120737/blog/view/276350--/
منتظرما!

علی
علی
۱۳۹۶/۰۳/۲۱

گفتم که خدا مرا مرادي بفرست
طوفان زده ام راه نجاتي بفرست
فرمود که با زمزمه يا مهدي،
نذر گل نرگس صلواتي بفرست

اللهم صل علی محمد و ال محمد

علی
علی
۱۳۹۶/۰۳/۲۰

ديشب کسي براي تو سجاده وا نکرد
بغضي ترک نديد و گلويي صدا نکرد
انگار ما بدون حضور تو راحتيم
وقتي کسي براي ظهورت دعا نکرد

برای تعجیل فرجش التماس ترک گناه...

khoobyar
khoobyar
۱۳۹۶/۰۳/۲۰

آدم فقط از چیزهایی که اهلی می کند میتواند سر در بیاورد.

آدمها دیگر برای سر در آوردن از چیزها وقت ندارند.

همه چیز را همینجور حاضر و آماده از دکان ها می خرند.

اما چون مغازه ای نیست که دوست معامله کند ، آدم ها مانده اند بی دوست . . . تو اگر دوست می خواهی خوب منو اهلی کن.

شازده کوچولو

آنتوان دوسنت اگزوپه ری

علی
علی
۱۳۹۶/۰۳/۱۹


ذکر تعجيل فرج رمز نجات بشر است
ما برآنيم که اين ذکر جهاني بشود

علی
علی
۱۳۹۶/۰۳/۱۸

امروز وطن معنی غم را فهمید
با سایه ی جنگ، متّهم را فهمید
از خواب پرید کشورِ من امّا
معنای مدافع حرم را فهمید

هم وطن، تسلیت...

sina_98_T
sina_98_T
۱۳۹۶/۰۳/۱۸

فراموش نکن قطاری که ار ریل خارج شده ، ممکن است آزاد باشد
ولی راه به جائی نخواهد برد . . .
sina_T

علی
علی
۱۳۹۶/۰۳/۱۷


قلم برای نوشتن ، بهانه میخواهد
بهانه ای و تبی عاشقانه میخواهد

تبی که شعله بپاشد ، تبی که پر بکشد
کنار قافیه‌ها ، طرحی از سفر بکشد ...

سفر به خیر عزیزم ، مسافر حرمم
کبوترانه نشستی به شانه‌های غمم

کبوتر سفر شام‌های شعله و تب ...
سفر به خیر عزیزم ، مدافع زینب ...

سفر به خیر ، خدا خواست نذر شام شوی
که عاشقانه بمیری و ناتمام شوی ...

تو رفته ای وپر از عطر سیب برگشتی
غریب کشته شدی و غریب برگشتی ...

تو رفته ای که مگر آفتاب برخیزد ...
و شهر یخ زده از مست خواب بر خیزد

تو رفته ای که بگویی ، توانمان باقیست
و بانگ حی علی ... دراذانمان باقیست ...

تو رفته ای که بگویی ، امام تنها نیست ...
رقیه در دل بازار شام ، تنها نیست ...

چگونه شیعه در این کارزار ، پس بکشد ؟!
و شمر ، در وسط خیمه‌ها نفس بکشد ؟!

هنوز عمه سادات ما ، حرم دارد ...
هنوز ساقی این خیمه‌ها علم دارد ...

سفر به خیر مسافر ، غریب راه منم...
چگونه فاصله را تا شما قدم بزنم ؟!

شهاب مرادی

علی
علی
۱۳۹۶/۰۳/۱۶


آسمان باز شد...علی آمد

چشم کعبه,به زلفِ صاف افتاد

ناگهان تابدار شد کمرش

سجده کرد و به اعتکاف افتاد



قدرِ فهم کسی نبوده و نیست

از چه اینگونه " گونه بر خاک " است؟!

هیچکس پی نبرد کعبه چرا

روی پیشانی اش شکاف افتاد



آنکه رسم تقیّه اش بغض است

..."خطبه ی شقشقیّه " اش بغض است.

...آه! وصف بقیّه اش بغض است

بس که در کوفه اختلاف افتاد





دربِ علمِ نبی شکسته شد و

فاطمه ایستاد پشت سرش

تا که "دُرِّ نجف " زمین نخورد

جسم یاقوت,در مصاف, افتاد



بعد زهراست,چاه,یار علی

تحتِ امر است ذوالفقارِ علی

که به اِذنش گهی به جنگ نشست

گاه در بستر غلاف افتاد

.

.

.

ای تو خرمای پای چوبه ی دار!

مثل سلمان و یاسر و تمار

جان به عشق تو در نماز آمد

سر به پای تو در طواف افتاد

عارفه دهقانی