بلاگ كاربران


من آدم حساسى نیستم،

 

وقتى خانه ى والدینم را ترک کردم

گریه نکردم، وقتى گربه ام مرد گریه 

نکردم، وقتى در ناسا کار پیدا کردم

گریه نکردم، و حتى وقتى روى ماه پا

گذاشتم، گریه نکردم،

 

اما وقتى از روى ماه به زمین نگاه 

کردم، بـغضم گرفت..

با تردید با پرچمى که بنا بود 

روى ماه نصب کنم بازى کردم

از آن فاصله اثرى از رنگ و 

نژاد و هیـچ ملیتى نبود!

ما بودیم و یک خانه ى گرد و آبى..

با خودم گفتم آدمیزاد براى 

چه مى جنگد.

 

شصت دستم را به سمت زمین 

گرفتم و تمام دارایى ام و کره ى زمین

با آن عظمت پشت شصتم پنهان 

شـد و من اشک ریختم.

 

خاطرات اولین انسانى که پا به کره ماه گذاشت

#نیل_آرمسترانگ

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


khoobyar
ارسال پاسخ

عالی

shadi1357
ارسال پاسخ
30sadaf
ارسال پاسخ

زیباااااااا

samaye1374
ارسال پاسخ

سپاس.