دیوار کاربران


rozit44
rozit44
۱۳۹۵/۱۱/۲۷

.
گر تن بدهی ، دل ندهی ، کار خراب است
چون خوردن نوشابه که در جام شراب است

گر دل بدهی ، تن ندهی ، باز خراب است
اینبار نه جام است و نه نوشابه ، سراب است

دریا بشوی ، چون به دلت شور عبور است
نوشیدن یک جرعه ، زجام تو عذاب است

باران بشوی چون که تنت بر همه جاریست
کی تشنه شود سیر ، فقط نام تو آب است

اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند
چون دغدغه ی مردم این شهر حجاب است

تن را بدهی ، دل ندهی ، فرق ندارد
یک آیه بخوانند ، گناه تو ثواب است

اینجا کسی از مرگ بشر ترس ندارد
ترس از شب قبر و سوال و جواب است

ای کاش که دلقک شده بودم و نه شاعر
در کشور من ارزش انسان به نقاب است...!