بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    ب خوابم بیا...

  • تعداد نظرات : 2
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۹/۱۲
  • نمايش ها : 167

شب از نگاه پنجره زل زده

به من که روی تخت افتاده ام

همین منی که بعد از افسردگی

به زندگی دوباره دل داده ام

 نسیم پرده را تکان میدهد

و پلک پنجره به هم میخورد

دوباره چشم آسمان گریه کرد

به شیشه اشک های نم میخورد

 مدام با خودم جدل داشتم

چرا خدا مرا خراب ِ تو خواست؟!!!؟

بیا درون سینه ام را ببین

چه آتشی ز تو میانم به پاست

 چرا تو روی تخت من نیستی؟

که مثل این پتو بگیرم بغل

دلم گرفته پس کجایی گلم؟

شبی به خواب من بیا لا اقل

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


arash_di
ارسال پاسخ

Fereshteh :
{67}

سپاس

Fereshteh
ارسال پاسخ