دیوار کاربران


an5584853
an5584853
۱۳۹۵/۱۲/۱۰

اسرار ازل را ن تو دانی ن من

این حرف معمارو ن تو خوانی ن من

پس از پس پرده گفتگوی من و تو

چو ن پرده بر افتد ن تومانی ن من .ااا

marry_banoo
marry_banoo
۱۳۹۵/۱۱/۱۵

در را باز مى کردم، جیغ مى کشید
در را مى بستم، جیغ مى کشید
انگار دردى لاى در، گیر کرده بود
دردى شبیه ماندن،
شبیه رفتن...

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۱/۱۳

- داره از دماغت خون میاد
+ چیزی نیست
+ ی نفرو تو مغزم کشتم

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۱/۱۳

- داره از دماغت خون میاد
+ چیزی نیست
+ ی نفرو تو مغزم کشتم

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۱/۱۳


mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۰/۲۶

اینجا، بعضی‌ها زندگی نمی‌کنند، مسابقه ی دو گذاشته‌ اند.

می‌خواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند؛ و درحالی که نفسشان به شماره افتاده، می دوند و زیبایی‌های اطراف خود را نمی‌بینند.

آن وقت روزی می‌رسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف، برایشان بی تفاوت است...!

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۰/۲۲

در کافه ی تنهایی خود نشسته ام...
در لیوان قهوه ام...
خاکستر ریخته ام...
من و این خاطرات مه آلود...
خسته از یکدیگر...
خسته از این لحظاتی که...
غرق در تنهایی میگذرد...!

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۰/۲۲

عاقبت
همه ى ما
زير اين خاك
آرام خواهيم گرفت
ما كه روى آن
دمى به همديگر
مجال آرامش نداديم!

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۰/۲۰

هرکه بگندد میزندش نمک وای بروزی که بگندد نمک

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۰/۲۰

من به صدای پای رفتن ها عادت دارم!
فقط مجبور میشوم
دوباره به زندگی برگردم
و شکسته هایم را در گلدان کوچکی به گِل بگیرم!