دیوار کاربران


rohinaaa
rohinaaa
۱۳۹۶/۰۳/۲۵

مــــن به این مهــــر سکوتـــــ
مــــن به این تاریکــــی
مــــن به مــــا
مـــن به فرسودگــــی ذهـــن خـــودم معترضــــم!!!
که چــــــــرا ...
شــوق آغــــاز مــــرا
و منــــی چون مــــن را
ز خــــودم دزدیدنــد !
به کجــــا بر گــــردم ؟
حق برگشتـــن را ز تنــــم دزدیدنــــد ...
سفـــر آیینــــه هــــم رنگـــی نیستــــــ
خوابـــــ رنگیــــن مــــرا دزدیدنــــد ...

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۶/۰۳/۲۵

مرسی دوست عزیزم..خوشحالم میبینمت

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۶/۰۳/۰۲


peyman0082
peyman0082
۱۳۹۵/۱۲/۱۸

بی قرار توامُ
در دل تنگم گله هاست...
آه چه بی تاب شده ام
عادت کم حوصله هاست
"فاضل نظری"

peyman0082
peyman0082
۱۳۹۵/۱۲/۱۸


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۱۲/۱۱

اسفند
خواهش پسر بچه ای ست وسط پیاده رو که:
"ماهی قرمز می خواهم!"
شوق زوجی ست که در شلوغ ترین عصر شهر به دنبال لباس نامزدی، مغازه ها را می گردند.
حال خوشِ دستفروشی ست که می تواند چند روزی بی دغدغه ي مامورین بساط کند.
قول پدری ست به دخترش که:
"بازار شب عید خوب است؛ لباس عیدت جور است!"
امید یک بیمار سرطانی ست به بهار؛ به رویشِ دوباره موهایش.
غرغر دخترکی ست که به اجبار مادر باید دستی به سر و روی اتاقش بکشد!
شک و تردید پیچاندن کلاس ها:
"از بیستم یا بیست و پنجم؟"
اسفند
حس هم آغوشی گربه های روی بام و عطر گندم هایی که کم کم باید سبز شوند...
عطر خوشی است!
بوی عیدی بوی کاغذ رنگی...

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۱۰/۱۹

پیدا کردن نیمه گمشده مثل بازی با خمیر میمونه!

وقتی می گردی دنبال نیمه گمشدت،
منتظری کسی پیدا شه که همانطوری که تو هستی، زندگی کنه، آهنگ گوش بده، فکر کنه، حرف بزنه، درست مثل یه نیم کُره فلزی که واسه کامل شدن دنبال یه نیم کُره دیگه می گرده.

بعد یه آدم خمیری پیدا میشه که می تونه تغیر شکل بده، مثل تو زندگی کنه، آهنگ گوش بده، فکر کنه، با خودت میگی این همونه که دنبالش بودم...
اما خب اون خمیریه، موندنی نیست، تو سختی ها کم میاره، با اولین ضربه شکلش عوض میشه، وا میره، از دست میره، چند وقت بعد می بینی نیمه گمشده کسی شده که هیچ شباهتی به تو نداره!

حاضرم نیمه گمشدم یه مثلث متساوی الاضلاع باشه، اما بمونه!

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۱۰/۱۹

هیچ گاه تنهایی و کتاب و قلم ،

این سه روح و سه زندگی و سه دنیای مرا کسی از من نخواهد گرفت ...

دیگر چه می خواهم ؟

آزادی چهارمین بود که به آن نرسیدم و آن را از من گرفتند.

دکتر علی شریعتی

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۵/۱۰/۰۹

فراموش نکنیم:
از دشمنی تا دوستی
یک لبخند..
از جدائی تا پیوند
یک قدم..
از توقف تا پیشرفت
یک حرکت..
از کینه تا بخشش
یک گذشت..
و از نفرت تا علاقه
یک محبت است
مواظب این یکها باشید

+5

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۰/۰۷

...
گفت بنگريم؟ گفتم بنگريم ، اما به چه بنگريم؟
گفت به
قهوه ي فرانسه ي زمستوني تو كافه ، به بانوي اونور ميزش
به حلقه ي اتحاد دست چپ بانو
به ذوق خنده ي بانو براي سورپرايز يك كادو
به سالگرد دوستي ، ١ سال ديگه با هم
به چاي يخ زده ي روبرو، قفل در نگاه بانو
به دست گرمش دور فنجون چاي
به بارون روي شيرباني ، به كرسي ، يه پتوي ٢ نفره ، توي تراس ، لم بانو رو خونه ي شونه هام
آرامش من در شهر قلب بانو
به مدل موي مورد علاقه ي بانو ، با اون پيرهن سرمه اي قشنگه
به لباس سپيد وارد شده به خانه ي من
به گرما ، به گرما
عجب بارون زيبايي ، عجب بارون پاييزي
به ١٤ فوريه ، با بانو تا ابد
به اسم بچه هامون تو لوس بازيه شبانه
به اول تو بخواب
به عشق اول ، به چشماي رنگيش ، به اينكه دوستش دارم ❤️
بنگريم؟
-زيباست برادر ، اما دروغ است ، دروغيست زيبا
بيا من به تو بگويم ، بنگريم؟
-بنگريم اما به چه بنگريم؟
به ميزي كه يك عمر فرانسه ٢ تايي خورد ، اما امروز تنها اسپرسو مي نوشد
به دست خالي و سرد ، به فكر شبانه هرشب كه چه شد؟ بانو
بانو عروس است و تن سپيد ، آقا عزا است و اربعين
به ذوق خنده هاي بانو براي كادو وقتي جيبي خالي بود و پياده برگشت تا خونه ، اما مهم اينه بانو خنديد
به عزاي ٢٦ ام ماه نحس ، كه تموم شد و بانو ديگر بانوي من نبود
به چاي يخ زده روبروم
به باروناي پاييزي ، اهنگ محسن
به جوون ناكام كه نخ به نخ ناكام موند ، به ريشاي بلند ،
به هرشب درد هاي نوشته شده ي روي كاغذ
به يواشكي نگاه كردن عكساش
به فشار خونواده براي زندگي نو ( آخه به ياد اون)
به سركوفت دورو وريا كه گفتن ديدي ؟ چي شد
به ترس از چشماي رنگيش ، اما سگ هار درونش
به دست هاي كشيده اي كه ديگر مخفيست و سرد است و سرد است سرد
به تنها خوابيدنا ، نا مرتب خوابيدنا
به چراغ هميشه تاريك تو اتاق و در بسته
به شهر قلب ويران شده ي بخيه خورده
به خداحافظي از عكس هاي دوتايي
به درد كشيدن از ديدنش با اون پسر ژيگوليه
به من ، به خود خود من
بنگريم؟
تلخ است برادر، اما حقيقت است ، حقيقتي تلخ
در من جشنواره اي از فيلم هاي مستند است
با موضوع خيانت
اسكار دارد از درون
جايزه نخل طلاي بدبختي دارد اين قلب
بنگريم؟
سيگار چي؟ سيگار داري؟ بكشيم؟