بلاگ كاربران


  • عشق

  • مولانا چه زیبا عشق را معنی کرده...!ای که می پرسی نشان عشق چیست ؟عشق چیزی جز ظهور مهر نیست.عشق یعنی مشکلی اسان کنیدردی از در مانده ای درمان کنی.در میان این همه غوغا و شرعشق یعنی کاهش رنج بشرعشق یعنی گل به جای خار باشپل به جای این همه دیوار باشعشق یعنی تشنه ای خود نیز اگرواگذاری اب را ، بر تشنه تر عشق یعنی دشت گل کاری شدهدر کویری چشمه ای جاری شدهعشق یعنی ترش را شیرین کنیعشق یعنی نیش را نوشین کن…
  • عشق

  • مولانا چه زیبا عشق را معنی کرده...!ای که می پرسی نشان عشق چیست ؟عشق چیزی جز ظهور مهر نیست.عشق یعنی مشکلی اسان کنیدردی از در مانده ای درمان کنی.در میان این همه غوغا و شرعشق یعنی کاهش رنج بشرعشق یعنی گل به جای خار باشپل به جای این همه دیوار باشعشق یعنی تشنه ای خود نیز اگرواگذاری اب را ، بر تشنه تر عشق یعنی دشت گل کاری شدهدر کویری چشمه ای جاری شدهعشق یعنی ترش را شیرین کنیعشق یعنی نیش را نوشین کن…
  • مادر

  • مادر مادر... از مرگ نمیترسم... من فقط نگرانم که در شلوغی آن دنیا مـــــــــــــــادرم را پیدا نکنم...     سرم را نه ظلم میتواند خم کند ... نه مرگ ... نه ترس                                                        سرم فقط برای بوسیدن دسته…
  • رسم عاشقی

  • درد و دل مجنون با خدا   يک شبي مجنون نمازش را شکست بي وضو در کوچه ليلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده اي زد بر لب درگاه او پر ز ليلا شد دل پر آه او گفت يا رب از چه خوارم کرده اي بر صليب عشق دارم کرده اي جام ليلا را به دستم داده اي وندر اين بازي شکستم داده اي نشتر عشقش به جانم مي زني دردم از ليلاست آنم مي زني خسته ام زين عشق، دل خونم مکن من که مجنونم تو مجنو…
  • امروز روز نویی است

  •    ...  امروز روز نویی استپس تو هم آدم نویی شواز گذشته رها هرچه بودهآز آینده جدا هرچه خواهد شدامروز را زندگی کنهمان کسی باش که یک عمر آرزوی بودنش را در سر داشتیاز آنچه تو را می آزارد جدا شواز آنچه تو را دلگیر می کند رها شودست دلت را بگیر و به هرچه نگرانت می کند بی اعتنا شوتنها به امید آنچه امیدت می دهد رو کنبه آنکه به تو پروبال می دهد خو کنسیاهی لشکرهای زندگی ات را کنار ب…
  • عطر خدا

  • خدایا از خورشید تا تو راهی نیست! مگذار پس از آن همه جنگ، آن همه مبارزه جان فرسا شاهد غروب خورشید باشم. مگذار امواج مرا به ساحل سیاه بازگردانند و برای همیشه در حسرت جرعه ای نور بمانم. مگذار حتی برای لحظه ای بی نور، بی خورشید بمانم ... …
  • مادر

  • مادر... از مرگ نمیترسم... من فقط نگرانم که در شلوغی آن دنیا مـــــــــــــــادرم را پیدا نکنم...     سرم را نه ظلم میتواند خم کند ... نه مرگ ... نه ترس                                                        سرم فقط برای بوسیدن دستهای تو …
  • فرصت

  • ذهن ما باغچه استگل در آن باید کاشتو نکاری گل من،علف هرز در آن می رویدزحمت کاشتن یک گل سرخکمتر از زحمت برداشتن هرزگی علف استگل بکاریم، بیاتا مجال علف هرز فراهم نشودبی گل آرایی ذهن
  • همت

  • هر آنچه را که می توانید انجام دهید ، و یا در رؤیای خود می بینید که قادر به انجام آن هستید شروع کنید ، جسارت در بطن خود، نبوغ و قدرت جاودانه ای را نهفته دارد . 
  • اندرز

  •  ازحکیمی پرسیدند که چرا استماع تو از نطق تو زیادت است؟ گفت: زیرا که مرا دو گوش داده اند و یک زبان ، یعنی دو چندان که می گویی می شنو.کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی  چیزی که نپرسند ، تو از پیش مگوی از آغاز دو گوش و یک زبانت دادند یعنی  که دو بشنو و یکی بیش مگوی.  …