بلاگ كاربران


  • تو که نیستی... تو که نباشی....

  •   تو که نباشی: حوصله بی‌حوصله است. هیچ‌چیز سر جایش نیست. ساعت هم درست کار نمی‌کند. روز به شب نمی‌رسد و  شب به روز. غروب غمگین است و آرامش دلمرده. بهار، بهار نیست و تابستان، تابستان. تنهایی شلوغی دارم و در جمع، تنهایی را. سرآسیمه بیدار می‌شوم و نومید به بستر می‌رروم. تو که نباشی... من ... اینگونه‌ام.    …