دیوار کاربران


liko2536
liko2536
۱۳۹۴/۰۶/۱۰

نمیگویم به وصل خویش شادم کن گاه گاهی

بلاگردان چشمت مرا کن گاه نگاهی

امیر خسرو دهلوی

liko2536
liko2536
۱۳۹۴/۰۶/۱۰

مجنون نشد ارام پذیر از رخ لیلی

دردیست جدایی که به درمان نرسیده ست

نظیری نیشابوری

liko2536
liko2536
۱۳۹۴/۰۶/۱۰

گر بدي گفت حسودي و رفيقي رنجيد

گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نكنيم

حافظ

liko2536
liko2536
۱۳۹۴/۰۶/۱۰

خواب مرگم باد اگر دور از تو خوابم آرزوست

خون خورم بي چشم مستت گر شرابم آرزوست

اهلي شيرازي

liko2536
liko2536
۱۳۹۴/۰۶/۱۰

از هر طرف كه رفتم جز وحشتم نيفزود

زنهار از اين بيابان وين راه بينهايت

حافظ

liko2536
liko2536
۱۳۹۴/۰۶/۱۰

ما را همين بس است كه داريم درد عشق

مقصود ما ز وصل تو بوس و كنار نيست

عبيد زاكاني

liko2536
liko2536
۱۳۹۴/۰۶/۱۰

لبخند معاوضه كن با جان شهريار

تا من به شوق اين دهم و آن ستانمت

شهريار

liko2536
liko2536
۱۳۹۳/۰۴/۰۳

روغنی در شیشه بینی صاف و روشن ریخته

غافلی بر سر چه آمد کنجد و بادام را

liko2536
liko2536
۱۳۹۳/۰۴/۰۳

پروانه بر آتش زند از بهر تو خود را

ای شمع تو هم حرمت پروانه نگـه دار

liko2536
liko2536
۱۳۹۳/۰۴/۰۱

به زیورها بیارایند مردم خوبرویان را

تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی