توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
طنز نوشته های کوتاه
يارو پدرش تو بستر مرگ بوده، ميگه بيا بشين کنارم کارت دارم.
.
.
بعد يه چوب مي ده دست پسرش،
پسره هم که مي خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو مي شکنه.
پدره سکته مي کنه درجا ميميره.
مامانش ميگه: خاک تو سرت ، اين ساز ني از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسيده بود
دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت وسطاش دعواشون میشه غذاها رو ول میکنن میرن بیرون؟
.
.
.
والا ما با دوستامون میریم فلافلی دوستام حتی سابقه داشته دستمو هم خوردن
ﺗﻔﺎﻭﺕ شاعر تنبل و زرنگ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﯿﺪ ...
ﺷﺎﻋﺮ زرنگ :
ﺑﺪﻧﺒﺎﻟﺖ ﻣﯿﺎﻡ ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﺷﺎﻋﺮ تنبل :
ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺖ ﻧﺸﯿﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﯿﺎﯾﯽ
نظرات دیوار ها
خخخخخخخخخخخخخ عالی
خخخخخخخخخخخخخ عالی
نه بابا داش رامین
شب میام بریم باشگاه
این دومی که نوشتی منظورت منم