توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
اشعار طنز
- تقدیم به خانومای متاهل: گفتمش نقاش را نقشی بکش از جاریم بی مرام عکس هیولا در دل صحرا کشید ؛ گفتمش نقشی ز خواهرشوهرم ترسیم کن؛ عکس گرگی با نقاب بره ای زیبا کشید ؛ گفتم از فامیل شوهر بر ورق نقشی بزن، دسته ای کوسه میان بستر دریا کشید ؛ گفتم امشب خانه ی اقوام شوهر دعوتم، در میان خارها شاخه گلی تنها کشید ؛ گفتمش من یکه و آنها همه پشت همند ؛ نخبه ای …
اشعار ادبی
- شیشۀ عطر بهار لب دیوار شکست و هوا، پر شد از بوی خدا... همه جا جلوهی اوست، دیدنش آسان ست سخت آنست، که نبینی او را...
اشعار ادبی
- عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست اجزای وجود من همه دوست گرفت نامیست ز من بر من و باقی همه اوست مولانا
سخن بزرگان
- پدرم همیشه می گفت: به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشته باش. اما من با این مردم به مرگ قبل از زندگی اعتقاد پیدا کردم و هر روز میمیرم بی آنکه زندگی کرده باشم.. زنده ياد حسین پناهی