دیوار کاربران


(:
(:
۱۳۹۵/۰۱/۰۶

بهار

بی‌تو

نیامده رفت.

مجالِ زنده‌گی آیا

تا بهارِ دیگر هست؟

+++++

(:
(:
۱۳۹۵/۰۱/۰۴

با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد،

برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد،

سالی دیگر گذشت روزهایت بهاری و بهارت جاودانه باد…

سال نو مبارک

(:
(:
۱۳۹۵/۰۱/۰۴

به سلامتی اونی که

دست هر افتاده ای رو گرفت تا بلند شه

اما وقتی خودش افتاد زیر پا لهش کردند


siamak
siamak
۱۳۹۴/۱۲/۲۸


سلام..
سال جدید بر شما و خانواده محترم مبارک..
امیدوارم در کنار کسانی که دوستشون داری به دور از استرس و ناراحتی.. لحظه های شادی رو سپری کنی وسالی توام با موفقیت و سرافرازی و سلامتی داشته باشی
فدامدا..

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۲/۱۳

تو می آیی
چونان نسیمی که از دل کوه.
تو می آیی
چونان رودی که از بطن سطحی برف آگین
و گیسوانت آرایش خورشید را شرمگین می کنند
آنگاه که در من تکرار می شوی.

نور کوتاپوس
به تمامی
از میان بازوان تو سرریز می شود
بازوانی که رود، ناخنکش خواهد زد
با قطره هایی که به پیراهنت خواهد پاشید.

چندان که قصدت می کنم
سرشانه هایت چونان یکی شمشیر
چه بی رحمانه می درخشند
به بستری که خواهی خفت
به مسلخی که خواهم مرد.

"پابلو نرودا"

برچسب‌ها: اشعار نرودا

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۲/۱۳

تو می آیی
چونان نسیمی که از دل کوه.
تو می آیی
چونان رودی که از بطن سطحی برف آگین
و گیسوانت آرایش خورشید را شرمگین می کنند
آنگاه که در من تکرار می شوی.

نور کوتاپوس
به تمامی
از میان بازوان تو سرریز می شود
بازوانی که رود، ناخنکش خواهد زد
با قطره هایی که به پیراهنت خواهد پاشید.

چندان که قصدت می کنم
سرشانه هایت چونان یکی شمشیر
چه بی رحمانه می درخشند
به بستری که خواهی خفت
به مسلخی که خواهم مرد.

"پابلو نرودا"

برچسب‌ها: اشعار نرودا

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۲/۱۲

چه شبی است! چه لحظه‌های سبک و مهربان و لطیفی

گویی در زیر باران نرم فرشتگان نشسته‌ام.

می‌بارد و می‌بارد و هر لحظه بیش‌تر نیرو می‌گیرد.

هر قطره‌اش فرشته‌ای است که از آسمان بر سرم فرود می‌آید.

چه می‌دانم؟ خداست که دارد یک ریز، غزل می‌سراید

غزل‌های عاشقانه‌ی مهربان و پر از نوازش.

هر قطره‌ی این باران، کلمه‌ای از آن سرودهاست.

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۲/۱۲

تو چه گفتی سهراب؟

قایقی خواهم ساخت ...

با کدوم عمر دراز؟

نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند

با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد

سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت

پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت

بیخیال قایق ....

یا که میگفتی ....

تا شقایق هست زندگی باید کرد؟

این سخن یعنی چه؟

با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد

ورنه این شعرو سخن

یک خیال پوچ است

پس اگر میگفتی ...

تا شقایق هست، حسرتی باید خورد

جمله زیباتر میشد

تو ببخشم سهراب ...

که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم

بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا

بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، نوجوانی پیرم

زندگی رویا نیست

زندگی پردرد است

زندگی نامرد است، زندگی نامرد است ...

محمد
محمد
۱۳۹۴/۱۲/۱۲

باز هم بیوگرافی
شرکت کننده این بخش
پرهام
http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog/view/244552/

راميـن
راميـن
۱۳۹۴/۱۲/۱۰

زن و شوهر با هم میرن طلا فروشی.
شوهر به زنش میگه: عزیزم انتخاب کن!
زنه دست پاچه میشه به شوهرش میگه: واقعا راست میگی؟
شوهرش میگه: اره عزیزم تو انتخاب کن.
خانم میگه: آقا لطفا اون گردنبند رو بیار!
خلاصه خانمهای گل؛ سرتونو درد نیارم.
شوهره گردنبند رو خرید. خانمه هم به شوهرش هی میگفت:
عسلم تو بهترین شوهر دنیایی
شوهرش هم میگفت: من برات کاری نکردم عزیزم.
تا اینکه رسیدند خونه ی… کی ….؟؟؟
اگه گفتید ؟
(خونه مادر شوهر)
پسر مامانشو تو بغل گرفت و گفت: مامان تولدت مبارک!
بعد به زنش گفت:
عسلم تو کادوی مامانو بده
ﺭﺣﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﯾﻘﺮﺍﻟﻔﺎﺗﺤﻪ ﻣﻊ ﺻﻠﻮﺍﺕ