بلاگ كاربران


  • عمر.....

  • سخت ترین فعلی که برایت به سادگی صرف کردم، عمرم بود....
  • خدایا......

  • خدایا در زندگی چگونه زیستن را به من بیاموز  ....چگونه مردن را خود خواهم آموخت
  • همیشه.....

  • همیشه غمگین ترین و رنجورترین لحظات انسان… توسط کسی ساخته می شود که.. شیرین ترین و شاد ترین لحظات را برای او ساخته است…
  • ......

  • خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من                     ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت
  • من و آغوش گرم تو....

  • امشب عجب شبي ست صداي شر شر  باران تمام كوچه را گرفته من و آغوش گرم تو كنار پنجره نيمه باز ماه هم نيست كه حسادت كند سر تو رو سينه من و پيشاني ات تكيه گاه صورت من هزاران بوسه براي امشب نظر كردم چه ظلميست كه ميخواهم با جان و دل انجام دهم ميخواهم خيس عرق تنم بشي اينبار  آرامشي در كار نيست نفس زدنت را  روي لبانم ميخواهم با دستانم شانه بر موهاي پريشانت كشم خدايا امشب چه شده…
  • سخنی با شب....

  • گلايه هاي من از تو نيست سخنم با شب است عجب سرد است وقتي با خيال تو هم آغوشم شب بيچاره هم گلايه از گريه هايم دارد كه اينچنين بد تا ميكند
  • تعجب!!!!!!!!!!!!!!

  • به راستی چگونه گذشته ها گذشته است؟ با این همه فراز و فرود٬ با این همه هنگامه و هیاهو٬ از باد ٬از برف ٬از باران و از تمام دوره های زمین شناسی؟ بی حتی نشانی٬یا فسیلی از زمستان و بهار و گریه ها و لبخندها ... و چگونه ٬خود را با تمام قلب ها ٬سازگار کرده است... ...... عشق را می گویم ......!!!…
  • ......

  • گراهام بل ِ لعنتی عزیزتلفنی که زنگ نمی خورد که نیازی به اختراع نداشت !!!حوصله ات سر رفته بود ..." چسب ِ قلب " اختراع می کردی ؛می چسباندیم روی این ترک های قلب ِ صاحب مرده ـمان!و غصه ی زنگ نخوردن ِ تلفنی که ...اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم !!ساده بگویم گراهام بل عزیز !حال ِ این روزهای مرا ، تو هم مقصری .…
  • بغــــــــــــــــــض....

  • سَر ِ میــز ِ شـــآم..یـــآدَت كـِہ مے اُفتَم ... بُغض میكـُنم !!اشك دَر چـِشمــآنَم حَلقـہ مے زَنَدهَمـہ مُتعجب نـِگـآهَم مے كـُنند ..لَبخنـــ ــد مے زَنَم و مے گـُویَم:چـِقَدر دآغ بــُــود !!