دیوار کاربران


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۱۰/۱۵

چه ساده قلبمان را
دو دستی چسبیده ایم
که مبادا کسی آن را
بدزدد و عاشقمان کند
غافل از اینکه برای
عاشق کردنمان
عقلمان را می دزدند وبعد
مامی مانیم و
قلبی که اندیشیدن بلد نیست

rozit44
rozit44
۱۳۹۵/۱۰/۱۰

خدا هر لحظه در حال کامل کردن ماست، چه از درون و چه از بیرون. هر کدام ما اثر هنری ناتمامی است. هر حادثه ای که تجربه می کنیم، هر مخاطره ای که پشت سر می گذاریم، برای رفع نواقصمان طرح ریزی شده است. پروردگار به کمبودهایمان جداگانه می پردازد، زیرا اثری که انسان نام دارد در پی کمال است.

rozit44
rozit44
۱۳۹۵/۱۰/۱۰

sasan99 :
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست
می نشینی روبه رویم خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟
باز میخندم که خیلی...!گرچه میدانی که نیست
شعر میخوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟
وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست
میروی و خانه لبریز از نبودت میشود
باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست
#
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست

عاااااآااآلی

sasan99
sasan99
۱۳۹۵/۱۰/۰۳

در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد
کس جای در این خانه ویرانه ندارد
در را به کف هر که نهم باز پس ارد
کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
در بزم جهان جز دل حسرتکش ما نیست
ان شمع که می سوزد و پروانه ندارد
گفتم مه من از چه تو در دام نیفتی
گفتا چه کنم دام شما دانه ندارد
در انجمن عقل فروشان ننهم پای
دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد
تا چند کنی قصه اسکندر و دارا
ده روزه عمر این همه افسانه ندارد

mare
mare
۱۳۹۵/۰۹/۱۸

sasan99 :
زن عشق می كارد و كینه درو میكند... دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر... می تواند تنها یك همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی.... برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج كنی... در محبسی به نام بكارت زندانی است و تو... او كتك می خورد و تو محاكمه نمی شوی... او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می كنی...او درد می كشد و تو نگرانی كه كودك دختر نباشد... او بی خوابی می كشد و تو خواب
حوریان بهشتی را می بینی... او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر

واقعاچه زیبا ازمظلومیت زن نوشته...آه

asma1395mohammadi
asma1395mohammadi
۱۳۹۵/۰۹/۰۳

sasan99 :
دوست دارم نگات کنم تاکه بیحال بشم
توازم دل ببری منم اغفال بشم
دوس دارم برای تو باهمه فرق کنم
خودمو توی چشات یه تنه غرق کنم
باتوباشم غم چیه باتومرگم آسونه
اخه دیوونه میشم وقتی میگی
دیوونه دیوووونه دیووونههههه دیدوونه
حال میده نازکنی تانوازشت کنم
بیخودی قهر کنی غرق خواهشت کنم
دل بدم به خنده هات سپربلات بشم
الهی تصدقت الهی فدات بشم
مگه میتونم تورو باکسی عوض کنم
لعنتی صدام بزن هی بگو تاحظ کنم
دیوونه دیوووونه دیووونهههههه دیوونه
توحصار بغلت زندگی به کاممه
همه چی مال منه سندش به ناممه
وقتی میخندی برام خونه افتابی میشه
گلدونا گل میکنن اسمون ابی میشه
گلای نسترنو بزار پشت پنجره
زل بزن توی چشام تادلم ضعف بره
دیوونه دیوووونه دیوووونهههههه دیوونه
............

یه سوال؟؟؟

sasan99
sasan99
۱۳۹۵/۰۸/۲۱

قصه این است

روبروی هزار آیینه هم که بایستم

تصویر تو را می بینم.

ترجیع بند دلم شده ای نازنین!

می روم و می آیم و از تو می نویسم

گرچه فاصله ی بین ما اندک نیست

و دست دلم به تو نمی رسد

هر بار که ماه را ببینم آرام می شوم

دلخوش به اینکه آسمان ما یکی است

حالا که نیستی چه فرقی می کند

روز باشد یا شب؟

بهار باشد یا پاییز؟

قصه این است که در گذر همه ی فصل ها

من، دلم فقط تو را می خواهد.

sasan99
sasan99
۱۳۹۵/۰۸/۲۱

حکایت جالب داوری گربه!

دو موش سر تقسیم پنیری دچار اختلاف شدند ونزد گربه ای رفتند تا با استفاده از ترازوی که داشت، پنیر را به طور مساوی بین آن ها تقسیم کند.

گربه پنیر را به نحوی تقسیم کرد که یک تکه سنگین تر از تکه بعدی شد. پس از تکه سنگین مقداری جدا کرد و خورد. این بار تکه بعدی سنگین گردید.

گربه دوباره از آن مقداری جداکرد و خورد. باز هم یکی از دو تکه پنیر از دیگری سنگین ترشد .گربه آنقدر این عمل را تکرار کرد تا تنها تکه ای کوچکی باقی ماند .

پس گربه آخرین تکه را به موش ها نشان داد وگفت : این هم مزد کارم است وآن را بر دهان گذاشت و خورد و دو موش گرسنه با شکم گرسنه باز گشتند.

sasan99
sasan99
۱۳۹۵/۰۸/۲۱

روی ویترین یک کتابفروشی در شهر رم نوشته شده:

همیشه دلخوری ها را...
نگرانی ها را....
به موقع بگویید....
حرف های خود را به یکدیگر با "کلام" مطرح کنید؛ نه با " رفتار"؛
که از کلام همان برداشت می شود که شما می گویید؛
ولی، از رفتارتان هزاران برداشت....
قدر بدانید" داشتن ها " را
مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است...

sasan99
sasan99
۱۳۹۵/۰۸/۲۱

ﺯﻧﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﺮﻧﺴﺲ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﺰﻧﯽ ﻟﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﺭﺑﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ... ﺷﺒﯿﻪ ﻭﺍﻗﻌﯿﺘﻦ ...

ﺷﺒﯿﻪ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﯿﺴﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،

ﻭﺍﺷﮏ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺮ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﺵ ....

ﻧﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺁﺑﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ... ﻧﻪ ﻧﺎﺧﻦ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻻﮎ ﺯﺩﻩ ... ﻧﮕﺮﺍﻥ ﭘﺎﮎ ﺷﺪﻥ ﺭﮊ

ﻟﺐ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ....

ﺯﻧﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎ ، ﺯﻧﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ

ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ،

ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻭ ﻋﺰﻡ ﯾﮏ ﺯﻥ ﮐﻪ ﻣﺴﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻮﺍﻧﻊ ﻃﯽ ﻣﯽ

ﮐﻨﺪ، ﺷﮑﻮﻩ ﻭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻨﻔﺴﺶ ﺍﺯ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎ ﻧﺸﺄﺕ

ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ،

ﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺨﻮﺭﺩ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﺪ،

ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ .

ﺑﺮﺍﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺭﺍ ﭼﻨﯿﻦ ﺯﻧﺎﻧﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ