ﻫﺮ ﺁﺩمی ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﺩ

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ

ﯾﮏ جایی

به ﯾﮏ ﻫﻮﺍﯾﯽ

ﺑﺮمی گردد

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﺴﺖ

ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺎﻃﺮﻩ..

شبت آروم و پر ستاره

In The Flesh

So ya
Thought ya
Might like to go to the show
To feel the warm thrill of confusion
That space cadet glow
I've got some bad news for you sunshine
Pink isn't well he stayed back at the hotel
And they sent us along as a surrogate band
And we're going to find out where you fans
Really stand

Are there any queers in the theatre tonight
Get'em up against the wall
There's one in the spotlight
He don't look right to me
Get him up against the wall
And that one looks Jewish
And that one's a coon
Who let all this riff-raff into the room
There's one smoking a joint
And another with spots
If I had my way
I'd have all of you shot
+5
ƤƛƦӇƛM

سیمین بهبهانی"

ضربه خوردیم وشکستیم و نگفتیم چرا؟!
ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا؟!
جای "بنشین" و "بفرما", "بتمرگی" گفتند..!
ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا؟
"تو" نگفتیم و "شمایی" نشنیدیم و هنوز
ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا؟!
دل سپردیم به آن "دال" سر دشمن و دوست
دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا؟!
چه "چراها" که شنیدیم و ندانیم چرا
ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا؟

همدم یار شدن دیده تر می خواهد
پیر میخانه شدن اشک سحر می خواهد

عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست
قدم اول این راه جگر می خواهد

بال و پرهای به دور و بر شمع ریخته گفت
بشنود هر که ز معشوق خبر می خواهد

هر که عاشق شده خاکستر او بر باد است
عاشق از خویش کجا رد و اثر می خواهد

هنر آن نیست نسوزی به میان آتش
پر زدن در وسط شعله هنر می خواهد ...

وقتی امیدمان را ازدست میدهیم وفکرمیکنیم این پایان راه است'خدا لبخندمیزندومیگوید نگران نباش این فقط ی پیچه نه پایان راه.

چه رازی در این جمله است

"دوستت دارم "

و هر که می گوید عاشق تر میشود

وهر که می شنود بی تفاوت تر. ........!

مگر جز این میتوان گفت. .....!!

عاشقم.....
اهل همین کوچه ی بن بست کناری ،
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا؟
طاقتِ آغاز کجا ؟
تو به لبخند و نگاهی ،
منِ دلداده به آهی ،
بنشستیم
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی......
گُنه از کیست ؟
از آن پنجره ی باز ؟
از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ی دیدار ؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ،
همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب ،
تو را یک نظر کوی عشاق ببینم .

سڪوتــــــــ ،،،
یعنے گفتـــــن در نگفتـــــن !!!
یعنے مقابلہ با شهــوتــــــــ رامـــ نشدنے حرفـــــــ !!!
یعنے تمـــــرین برگشتـــن بہ دوران جنینے و شنیـدن انحصـــارۍ لالائے قلبـــــِ مـــــادر در تنهـــــایۍ محـــــض !!!
بہ راستے ⇧ سڪوتــــــــ ⇩ رازے بـــــس نهفتہ استـــــــــ !!!
سڪوتـــــ صـــــداے تلـــــخ فـــــریادهاے
خامـــــوشی استـــــــ !!!
اینجـــــا زمیـــــن استـــــ ،،،
و سڪوتــــــــ بیـــــن اهـــــالـــــے بــےداد مےڪند !!

ﺩخدرﻩ 9 ﺳﺎﻟﺸﻪ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ
ﻣﺮﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻦ ﻋﺮﯾﺎﻧﻢ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یا ابوالقاسم سعدی!!!

ﺍونوخت ﻣﻦ ﺗﺎ 17 ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﻧﺘﻮ ﻫﯽ بشوری

سلام صبح بخير



665