دیوار کاربران


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۰۹

من به رویاهام پایبندم. به آرزوهام وفادارم و هر چیزی که منو از اونا دور کنه از خودم دور میکنم. رویاهام دست یافتنیه، اینو باور دارم

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۰۹

همه چی خیلی عجیبه. زندگی خیلی پیچیده ست یا من درک نمیکنم؟

همه اونچه که به عنوان روش درست یاد گرفتیم تو این سالها انگار برای زندگی امروز هیچ کاربردی نداره!!

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۰۹

همه ی ما حق داریم پریشون و افسرده باشیم. مگه کمه دلیل برای غصه؟ هر کی یه جوری گرفتاره. همه ی ما حق داریم احساس تنهایی کنیم هر کی یه جور غمگینه.

همه ی ما حق داریم کمک بخوایم و لازمه به هم کمک کنیم.لازمه دستمون رو بذاریم پشت دوستمونو بگیم همیشه پشیبانشیم. همیشه میتونه ازمون بخواد بغلش کنیم و درددلش رو بشنویم و تسکینش بدیم. لازمه دست دوستمون رو بگیریم و بهش بگیم پیشش هستیم. همه جوره دوسش داریم و براش هرکاری لازم باشه میکنیم.

ولی خداییش کاش یه جایی بود که میرفتیم میگفتیم من نیاز دارم کسی کمکم کنه. کسی دوستم باشه. بغلم کنه و اشکهامو پاک کنه. اون موقع به نظرم یکمی دلمون سبک میشد آروم میشدیم

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۰۹

یه وقتهایی هست که همه چی خیلی سخت میشه. حتی گفتگو با دیگران و مخاطب قراردادنشون. چون ناخودآگاه واژه هایی رو برای بیان احساست انتخاب میکنی با دقت و عشق ساخته بودیشون برای مخاطبی که همه ی دلتو و وجودتو لبریز کرده بود و حالا که میبینی اون آدم اشتباهی بوده، خطای خودت رو بپذیر مهرت رو عشقت رو از هیچ کس دریغ نکن چشمه باید بجوشه، خورشید باید بتابه. هر آدمی اشتباه میکنه خودتو ببخش و دوست داشته باش. و گرنه طاقت ظلمی که بهت شده رو نمیاری و میمیری و این اتفاقیه که نباید بیافته؛ تو به حکمت خدای مهربون باور داری، تو پایبند به ارزشهایی هستی که میگه این زندگی فقط یه عبوره یه تماشاست...

دلم سهروردی خوندن میخواد

خدای خوب مهربون یه کاری کن یه خورشیدی یواشکی تو زندگیم طلوع کنه همه چی خوب و خوش بشه

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۰۹

حالا که فکر می کنم می بینم

تاب بازی دوران کودکی تمرین زندگی بود

بالا و پایین بسیار است

باید ریسمانی را محکم چسبید و

از بازی لذت برد...