روزی در قطار، سوت که به صدا درآمد، چیزی در درونم به غلیان افتاد. ناخوش بودم. به ریخت مردم نگاه کردم. مسافرهای واگنهای تختدار مایهٔ غرور ما نیستند. مجموعهٔ عجیب و غریبی بود از پک و پوزهای منحوس یا مبتذل. به عادلها فکر کردم. فکر کردم که تنها عدالت ممکن دقیقاً تقسیم تازهای است از بیعدالتی. ما انقلاب میکنیم تا واگنهای تختدار را کسانی دیگر بگیرند.
ص ۲۵۷
خطاب_به_عشق
آلبر_کامو
- جنسیت : زن
- سن : 38
- کشور : ایران
- استان : تهران
- شهر : تهران
- فرم بدن : انتخاب كنيد
- اندازه قد : انتخاب كنيد
- رنگ مو : انتخاب كنيد
- رنگ چشم : انتخاب كنيد
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : انتخاب كنيد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : دیگر..
- وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
- وضعیت بچه : انتخاب كنيد
- وضعیت سواد : انتخاب كنيد
- نوع رشته : انتخاب كنيد
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : انتخاب كنيد
- دین : انتخاب كنيد
- مذهب : انتخاب كنيد
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : انتخاب كنيد
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : انتخاب نشده
- فریاد من : چون تو دارم ، همه دارم دگرم هیچ نباید...
- اپراتور : انتخاب نشده
- نماد ماه تولد : انتخاب نشده
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 149228_head5y7noxoxfnagmkvqfcgq4gzjcethrxonm.jpg
- آهنگ پروفایل : http://up.hamkhone.ir/uploads/2021-12/1684fad7c178392f0ae968d8f500f87d.mp3
امید تنها چیزیست که ما را کنار هم و به زیستن متصل نگاه داشته و تنها چیزی که به خاطر آن دوام آوردهایم...
به همدیگر امید تعارف کنیم. این چیزی از ما کم نمیکند اما باعث میشود تاریکیهای حوالیمان کمتر شود و در جهان روشنتری به بقا فکر کنیم.
نرگس_صرافیان_طوفان
{H}{H}{H}
دلتون پر از امید شاد باشید گرامی..:mainim
ممنون
به عقیدهی من، امید، گلیست که سنگ را شکافته و جسورانه از شکاف کوچکی بیرون زده. بارانیست که میانهی تابستان و بیهیچ دلیل منطقیِ قانع کنندهای به کویر تشنهای باریده، لبخندیست که پس از اشکهای فراوان، بیاختیار بر لبی نقش بسته و نوزادیست که پس از سی و چندسال انتظار و درست زمانی که هیچکس فکرش را هم نمیکرده، متولد شده...
امید تنها چیزیست که ما را کنار هم و به زیستن متصل نگاه داشته و تنها چیزی که به خاطر آن دوام آوردهایم...
به همدیگر امید تعارف کنیم. این چیزی از ما کم نمیکند اما باعث میشود تاریکیهای حوالیمان کمتر شود و در جهان روشنتری به بقا فکر کنیم.
نرگس_صرافیان_طوفان
دلتون پر از امید شاد باشید گرامی..
اگر بر بلندای قلهٔ شادی باشید، دیگر قادر نیستید قدرش را بدانید.
یک زندگیِ حقیقتاً خوب، نیمی شادی و نیمی غم در خود دارد اینگونه انسان بهراستی احساس زنده بودن میکند...
کارل_گوستاو_یونگ
+5
درویشی، شیخ را از بندگی سؤال کرد که:
ای شیخ! بندگی چیست؟
فرمود: خلقك الله حرّا کن کما خلقک.
«خدایت آزاد آفرید، پس آزاده باش.»
گفتند: یا شیخ! سوال از بندگی است، فرمود «تا بنده نباشی، آزاد نخواهیبود.»
اسرار_التوحید_فی_مقامات_شیخ_ابوسعید
محمد_بن_منور
555+