فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی می کرد.
در افسانها اوردند که روزی مردی نزد او امد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت :
اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.
فرعون یک روز فرصت گرفت .
شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی در خوابگاهش را به صدا در اورد!
فرعون پرسید:کیستی؟دید شیطان وارد شد.
شیطان گفت :خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست.سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه تبدیل به طلا شد.
یعد خطاب به فرعون گفت:من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم،ان وقت تو با این همه حقارت ادعایی خدایی میکنی؟
پس شیطان اماده رفتن شد که فرعون گفت:چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی؟؟
شیطان پاسخ داد:
زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود می اید.
- جنسیت : زن
- سن : 40
- کشور : ایران
- استان : تهران
- شهر : تهران
- فرم بدن : انتخاب كنيد
- اندازه قد : انتخاب كنيد
- رنگ مو : انتخاب كنيد
- رنگ چشم : انتخاب كنيد
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : نمیکشم
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : متاهل
- وضعیت بچه : دارم
- وضعیت سواد : کاردانی
- نوع رشته : علوم تجربی
- درآمد : متوسط
- شغل : >>>>
- وضعیت کار : تمام وقت
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : هیچکدام
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : متوسط
- درباره من : .........
- علایق من : .............
- ماشین من : .......
- آدرس وبلاگ : .......
- غذای مورد علاقه : ............
- ورزش مورد علاقه : ..........
- تیم مورد علاقه : ............
- خواننده مورد علاقه : ..........
- فیلم مورد علاقه : ...........
- بازیگر مورد علاقه : ................
- کتاب مورد علاقه : ..........انتخاب نشده
- حالت من : انتخاب نشده
- فریاد من : شب ها پرنده هایش می روند ! روزها ستاره هایش ! ببین ! آسمان هم که باشی ، باز تنهایی
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : انتخاب نشده
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 16862_headt65v11uugyd1z157a6h25e31cac5a9ut6q.jpg
- آهنگ پروفایل : <!-- Start --- http://www.Avazak.ir --> <a target="_blank"
8 سال پيش
مهدی
8 سال پيش
مهدی
میخندیم
چه اسان لحظه ها را به کام هم تلخ میکنیم.!!!!
و
چه اسان به اخمی میفروشیم لذت باهم بودن را.
و
چه زود دیر میشود و نمیدانیم که فردا میاید و شاید ما نباشیم....
8 سال پيش
مهدی
از مرگ نمیترسم از این میترسم که وقتی زنده ایم در وجودمان" انسانیت "بمیرد...
و
هستند انساهای که بالای خط فقر ولی زیر خط فهم زندگی میکنند...
8 سال پيش
مهدی
زمانی را با خودت خلوت کن.
نگذار دیگران مزاحمت شوند.
بنویس.
خط خطی کن.
فکر کن.
آینده ات را ترسیم کن.
و گرنه اسیر دست روزمرگی ها و اتفاقات خواهی شد.
8 سال پيش
qqsa
بهانه ام ...؟
كه "تو" باشى ....
تلخ ترين و سخت ترين لحظات ....
عاشقانه مي گذرد ...!
"من" ، دل خوشم ....
به اين هر لحظه هايي كه ...؟
درگير توام .....!!!