عشقت را به کسی ببخش که لایق عشق است ، نه تشنه عشق ، تشنه عشق روزی سیراب می شود
ویکتور هوگو
،،،،،،،،مـــــــــهـــــــربــــــون بـــــاش،،،،،،،،
- جنسیت : مرد
- سن : 51
- کشور : ایران
- استان : مازندران
- شهر : قائمشهر
- فرم بدن : متوسط
- اندازه قد : انتخاب كنيد
- رنگ مو : خاکستری
- رنگ چشم : قهوه ای
- تیپ لباس : ساده
- سيگار : بدم میاد
- وضعیت زندگی : با خانواده
- اجتماع : خيلي اجتماعي
- زبان : فارسی
- برنامه مورد علاقه : دیگر..
- وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
- وضعیت بچه : انتخاب كنيد
- وضعیت سواد : انتخاب كنيد
- نوع رشته : علوم تجربی
- درآمد : متوسط
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : تمام وقت
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : رفتم
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من : با احترام. بسیار علاقه مند به معاشرت با خام ها هستم. لطفا قضاوت نکنید. هر فردی عقاید خود را دارد. من به هیچ فردی جسارت نمیکنم. ادم با هر عقیده و مسلکی میتواند مودب هم باشد
- علایق من : دوست دارم با یه خانم با معرفت دوست بشم
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : انتخاب نشده
- فریاد من : یه دوست خانم و با شخصیت میخام
- اپراتور : انتخاب نشده
- نماد ماه تولد : اردیبهشت
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
7 ماه پيش
8metri16
1 سال پيش
shab
دستها را ميتوان بست، تنها را ميتوان خسته كرد، روحها را ميتوان آزرد، ميتوان زنان را ترساند و مردان را اخته كرد، ميتوان لشكري آراست و يمين و يسار آن را به دروغ و ريا سپرد، چشمها را ميتوان سحر كرد، ميتوان از سادهدلان، ارتشي به هيبت كوه و آهن ساخت، هيچ دست و دلي نيست كه هرگز نلرزد، ميتوان خطكش حقيقت و عدل را شكست و تازيانه برداشت ... اما با لشكر سيلآساي واقعيتها چه ميتوان كرد؟
رضا_بابایی
زندگی خیلی چیزها یادمان میدهد و ما مقصریم که یاد نمیگیریم و بارها و بارها
در همان تلهی شیرین گرفتار میآییم...
کارلوس_فوئنتس
555+
{H
1 سال پيش
shab
دریغا! مردم در بند آن نیستند که چیزی بدانند، بلکه در بند آنند که خلق در ایشان اعتقاد کنند که عالِماند.
نامهی صد و بیست و دوم
عینالقضات همدانی
555+