دیوار کاربران


0Arta
0Arta
۱۳۹۴/۱۱/۲۷

خیلی وقته عادت کردم
که دیگه به کسی عادت نکنم
چون بعضــعیــا
با تمام وجودشون بی وجودن!

+5

Mehdishirkhani
Mehdishirkhani
۱۳۹۴/۱۱/۲۴

ولی بد نیست بدونی وقتی تپه خاک بودین

ما داشتیم بزرگ ترین امپراطوری

تو که کشورتو چهل سال پیش خودم ساختم

پس با چه رویی ادعا رو خلیج میکنی...

"یاسر بینام"

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۱۱/۲۴

دلم تا برایت تنگ می شود
نه شعر می خوانم
نه ترانه گوش می دهم
نه حرفهایمان را تکرار می کنم

دلم تا برایت تنگ می شود
می نشینم
اسمت را
می نویسم
می نویسم
می نویسم
بعد می گویم
این همه او
پس دلتنگی چرا ؟

دلم تا برایت تنگ می شود
میمِ مالکیت به آخرِ اسمت اضافه می کنم
و باز عاشقت می شوم

siamak
siamak
۱۳۹۴/۱۱/۲۴

فرهنگ لغت مامانم :
این آشغالا که میمالی به خودت = لوازم آرایش
این آشغال که شب و روز دستته = گوشیم
این آشغال که همش سرت توشه = لب تاپ
این آشغالا که میخوری = قره قروت و لواشک و پاستیل و چیپس
این آشغال دونی = اتاقم
آشغال = خودم


siamak
siamak
۱۳۹۴/۱۱/۲۴

یکی از فانتزیای من اینه که خواننده بشم، بعد کنسرت بذارم
بعد وقتی که ملت منو تو خوندن همراهی میکردن …
یهو آهنگو قطع کنم بگم اگه قراره من بخونم شما دهنتونو ببندین دیگه

siamak
siamak
۱۳۹۴/۱۱/۲۴

بابام واسه مامانم گل خریده، مامانم میگه : گله؟
بابام میگه: تا نظر کمک داور چی باشه . . !
من و بابام
مامانمم برگشت گفت:
نظر کمک داور رو نمیدونم ولی نظر کمیته انظباطی اینه که:
امشب گشنه بخوابین تا منو دیگه مسخره نکنین… :
من و بابام

siamak
siamak
۱۳۹۴/۱۱/۲۴

دهه شصتیا از بچگی با غصه بزرگ شدن !
پسر شجاع مادر نداشت !
دختری به نام نل دنبال مادرش میگشت !
هاچ زنبور عسل مادرشو پیدا نمیکرد !
مادر کزت از پیشش رفته بود !
سگارو مادر نداشت !
کنا تو سریندیپیتی گم شده بود،غصه مادرشو میخورد !
پرین دنبال پدربزرگش بود !
حنا دختری در مزرعه،مادرش نبود !
خداییش هر چی کارتون بی پدر مادر بود برای دهه شصتیا میذاشتن

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۴

زندگی است دیگر همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست،همه سازهایش کوک نیست،باید یاد گرفت با هر سازش رقصید،حتی با ناکوک ترین ناکوکش،اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند،به این سالها که به سرعت برق گذشتند،به جوانی که رفت،میانسالی که می رود،حواست باشد به کوتاهی زندگی،به زمستانی که رفت،بهاری که دارد تمام می شود کم کم،ریز ریز،آرام آرام،نم نمک...زندگی به همین آسانی می گذرد.ابرهای آسمان زندگی گاهی می بارد گاهی هم صاف است،بدون ابر بدون بارندگی.هر جور که باشی."

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۴

خوبِ من، هنر در فاصله هاست ...زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم.تو ، نباید آن کسی باشی که من می خواهم، و من نباید آن کسی باشم که تو می خواهی.کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت.من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من ... .خوب من، هنر عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها ...

Fereshteh
Fereshteh
۱۳۹۴/۱۱/۲۳


+5