هزار بار امدم خطت بزنم از قلبم
خود خودت را
یادت را
اسمت را
اما... فقط قلبم پر شد از خط خطی های عاشقانه!
+5+

مورد داشتیم توی پروفایلش محل سکونت رو زده بوده انگلستان
بعد کاشف به عمل اومده :
سر صف سبد کالا بطری روغن خورده تو سرش از هوش رفته

همچین میگن شیر اگه پیرم باشه باز شیره

انگار شتر وقتی پیر می شه تبدیل به الاغ می شه

5+

مرا به ذهنت نه! به دلت بسپار

من ازگم شدن درجاهاي شلوغ ...ميترسم ...

دوست داشتن یعنی :

اونیکه هزار بارم ناراحتش کنی بازم بگه:

این دفعه آخره که میبخشمت

و بازم با اخم بیاد تو بغلت.....!!!

چه بارانی . . .
اماچه فایده !
تو اینجا نیستی و باران بی تو ؛ یعنی سوزاندن تن سیگار

همه میگن سیگار
من میگم سنگ صبور
همه میگن سرطان
من میگم عقده ی دل
همه میگن دود
من میگم مونواکسید غصه
همه میگن مرگ
من میگم چه بهتر . . .

حقیقت تلخ تر از آن بود که شب اش به سیگاری سرانجام یابد . . .

خـــــداي مـــــن ...

در ميــان اين همـــــہ چشـــم ،

نگـــــــــاه تو

مرا بـے نياز مـے سازد

از هر نگــــــاهـــے ...

گاهی کسی را دوست داریم اما او نمیفهمد گاهی کسی ما را دوست دارد اما ما نمیفهمیم خلاصه یه مشت نفهم دور هم جمع شدیم تشکیل اجتماع دادیم